راکز ترک اعتیاد: درمانگاه یا قربانگاه؟

منیژه نورمحمدی در تهران

راکز ترک اعتیاد: درمانگاه یا قربانگاه؟

منیژه نورمحمدی در تهران

. اما کافی است ستون ترک اعتیاد هر روزنامه ای را که دوست داشته باشی تنها با ماه گذشته مقایسه کنی تا بفهمی حداقل ماهی ۲۰ تا ۳۰ موسسه جدید ترک اعتیاد به روزنامه ها آگهی می دهند تا عموم را با خدمات متفاوت و ویژه شان آشنا کنند.



قریب به اتفاق بیماران مواد مخدر جوانانی در دهه های اول و دوم عمرشان هستند و چندان از تاثیرات و عملکرد این مواد و فعل و انفعالات آن بر اعصاب و روانشان اطلاع ندارند.



منصور بیمار آسایشگاه ترک اعتیاد در غرب تهران است. خانواده او به قول خودش تا کنون بیش از سه میلیون تومان برای ترک اعتیاد او هزینه کرده اند اما او همچنان خون بازی می کند. خون بازی که اصطلاحی رایج درمیان معتادان سرنگی است به تزریق خونهای آغشته به مواد درمیان حلقه دوستان اطلاق می شود.



از او درباره عوارض احتمالی این شیوه می پرسم. او می گوید می داند ممکن است به هپاتیت و یا حتی ایدز مبتلا شود اما با عده ای ازدوستان امن به این تجربه دست می زند و علیرغم بستری شدن در آسایشگاه همچنان می تواند راهی برای گریز از فشار پیدا کند.



به تازگی خبر مرگ یک بیمار معتاد دریکی از بیمارستان های تخصصی اعصاب و روان و ترک اعتیاد در تهران سروصدای زیادی ایجاد کرد. مسئولان این گونه مراکز با دریافت هزینه های بسیار گران به خانواده بیماران وعده می دهند که بیمارشان درمحیطی کاملا پاک و قرنطینه ترک اعتیاد می کند درحالیکه چندی پیش یک بیمار ترک اعتیاد در بخش شماره ۲ مردان به دلیل مصرف بیش از حد مواد مخدر (اووِر دوز) فوت کرد.



این مورد تنها یکی از موارد تخلف این مراکز ترک اعتیاد است. یک مسئول دولتی که نخواست نامش فاش شود هفته گذشته با بیان اینکه گزارشهای بسیاری از تخلف مراکز ترک اعتیاد روی میز مسئولین تلنبار شده است گفت: شکایات متعددی از موارد تخلف مختلف به مسوولین امر ارسال شده است که عمدتا با بی توجهی و اهمال جدی گرفته نمی شوند. او می افزاید عمده شکایات، ادامه اعتیاد در این مراکز است و خانواده ها از دسترس قرارداشتن مواد مخدر در این مراکز علیرغم ادعای مسئولین این مراکز در تدارک محیطی پاک نگرانند.



اومی افزاید موارد دیگری هم از شکایت وجود دارد مبنی بر اینکه بسیاری از بیماران به بهانه پاک شدن ازآلودگی مرخص می شوند درحالیکه کاملا آلوده اند و حال آنکه درتمام مدت درمان کارمندان متخلف در بعضی ازاین مراکز با دریافت رشوه از بیماران "ادرار پاک" گرفته و در پرونده درمانشان گزارش کرده اند.



شیوه های سنتی رایج ترک اعتیاد از قبیل طب سوزنی و درمان فیزیکی و سم زدایی نیز معمولا در مورد بیماران آلوده به مواد شیمیایی جوابگو نیست و کارآیی کمتری در برابر وسوسه اعتیادی دارد که تنها با یک تماس تلفنی، پیک موتوری حامل مواد را به منزل مصرف کننده می رساند.



سم زدایی از بیماران آلوده به مواد شیمیایی بسیار سخت است. میترا که برادرش را برای ترک اعتیاد به بیش از سه مرکز مختلف ترک اعتیاد برده در مطب یکی از پزشکان بسیار معروف تهرانی در زمینه ترک اعتیاد، با تاکید بر نظر پزشک معالج برادرش می گوید بعضی ازاین مواد آن قدر ترکیب پایدار و پیچیده ای دارند که رهایی از آن کار ساده ای نیست. بعضی اوقات حتی لازم است خون فرد به طور کامل عوض شود و حتی این فرآیند بازهم بازگشت پذیر است چرا که مراکز کنترلی بدن تحت تاثیر این مواد دچار اختلال می شود.



فریال همراه بیمار دیگری در مطب با اشاره از من می خواهد که بیرون از مطب با من صحبت کند. در راهرو کلینیک او با صدایی که می لرزد می گوید: "ترک اعتیاد سخت است اما آنقدرها که می گویند نشدنی و پیچیده نیست. این روش به شیوه جدیدی برای دوشیدن خانواده بیماران تبدیل شده است. یک پروسه درمان سه هفته ای گاهی تا سه ماه و یا حتی یکسال به طول می انجامد و در تمام این مدت خانواده بیماران مجبورند هربار برای ویزیت وآزمایش و تست اسکناسهای بی زبان را در این وانفسای اقتصادی تقدیم کنند."



محمدرضا که خود را کارشناس گمرک معرفی می کند و برای مداوای پسر ۲۳ ساله اش که در سربازی به اعتیاد دچار شده است بارها او را در مراکز مختلف ترک اعتیاد خوابانده است با بی حوصلگی می گوید که این هم روش جدیدی برای کسب درآمد از سوی عده ای سودجو شده است که در لباس پزشک و متخصص جیب مردم را خالی می کنند. به قول او پزشکانی که باسابقه‌تر و دارای روابط بهترهستند از طریق بده بستان، مرکزی یا کلینیکی برای ترک اعتیاد راه می اندازند و به جای ترک اعتیاد، بیماران را به مواد دیگری معتاد می کنند که سبک تر است تا همچنان بتوانند این پروسه درمان را یکسال و بلکه بیشتر ادامه دهند. او معتقد است این مراکز چیزی جز سوپرمارکت های گرانفروش نیستند که شما را چون مجبور هستید وچاره دیگری ندارید، می دوشند.



معصومه مادر یک بیمار نیز با ابراز نارضایتی از روند درمان پسر و برادرزاده اش که هردو در میهمانی های شبانه دچار آلودگی شده اند می گوید تا وقتی قیمت هر بار ویزیت دو برابر مصرف هفتگی مواد است، فقط خانواده ها هستند که باید جور این هزینه ها را بکشند. بچه ها که دراین مراکز مشاوره درست نمی شوند. وقتی می فهمند که طرف فقط مشتی حرف پرت و پلای تکراری به جای مشاوره فرد به فرد به خورد آنها می دهد و تا وقتی که مواد مثل نقل و نبات در دسترس بچه ها است، چگونه می توان آنها را متقاعد کرد دست بردارند.





او نتیجه گیری می کند: "دیگر بیشتر مردم درگیر این داستان فهمیده اند که بیشتر این مراکز فقط فکر پرکردن جیب خود هستند و برای پاک شدن بیماران از آلودگی و طی شدن کامل روند ترک اعتیاد، نه وقت کافی می گذارند ونه انرژی لازم را."



منیژه نورمحمدی خبرنگار آزاد اجتماعی در تهران
 

Frontline Updates
Support local journalists