تلاش بیهوده برای محدودسازی اینترنت
باوجود تلاشهای پراکنده حکومت برای ممانعت از دسترسی آسان به اینترنت، منافع تجاری در درازمدت اینترنت را به سوی آزادی بیشتر سوق میدهد
تلاش بیهوده برای محدودسازی اینترنت
باوجود تلاشهای پراکنده حکومت برای ممانعت از دسترسی آسان به اینترنت، منافع تجاری در درازمدت اینترنت را به سوی آزادی بیشتر سوق میدهد
در آستانه "روز قدس"، روزی که در ایران تظاهرات ضداسراییلی برگزار میشود، کاربران اینترنت در تهران متوجه شدند که سرعت اینترنت بسیار پایین آمده است.
بسیاری مشکوک شدند که دولت با پیشبینی کردن مشکلاتی که ممکن است در خیابانها با آن مواجه شود اقداماتی را انجام داده تا میزان دسترسی به اینترنت را محدود کند. در روز قدس سال گذشته، معترضان موسوم به "جنبش سبز" از حضور تظاهرکنندگان ضد اسراییلی تحت حمایت دولت در خیابانها استفاده کردند تا بتوانند اعتراض خود را به نتایج انتخابات ریاست جمهوری نشان دهند، انتخاباتی که در آن محمود احمدینژاد رییس جمهور ایران برای یک دوره دیگر در مقام خود ابقا شد.
به گفته یکی از روزنامهنگاران ساکن تهران "آنها تصور میکنند که با قطع جریان اینترنت میتوانند مانع از ارسال اخبار به جهان شوند."
در طول سال گذشته بحثهای زیادی درباره اختلال در ارتباط اینترنتی به عنوان ابزاری برای سرکوب مخالفان درگرفت، همچنین درباره ثبات نظام و هراسش از اعتراضات گسترده.
به گفته آستین هیپ مهندس نرمافزار ساکن آمریکا که برای دراختیار گذاشتن اینترنت نامحدود به ایرانیان تلاش میکند "از زمان برگزاری انتخابات مناقشهبرانگیز سال گذشته، دولت ایران هزینه فراوانی را برای ایجاد محدودیتهای ارتباطی خرج کرده است."
یکی از فعالان ایرانی میگوید: "این غیرعادلانه است. درهر کجای دنیا مردم به وب سایتها آزادانه دسترسی دارند اما حالا مقامات ایرانی متوجه شدهاند که میتوانند با ایجاد اختلال در جریان اینترنت همه را خسته و ناامید کنند و هر زمان مناسبت عمومی در راه است و امکان خارج شدن کنترل اوضاع در آن وجود دارد، آنها دست به این کار میزنند."
تجربه روزانه استفاده از اینترنت در ایران ناامیدکننده است و هرگونه فعالیت روزانه از خواندن اخبار یا ستون شایعات آنلاین تا جستجو برای امکانات تجاری و آموزشی می تواند در نهایت توسط مانعی مجازی مسدود شود.
حتی یک روزنامهنگار شاغل در یکی از روزنامههای دولتی هم از محدودیتهای اینترنتی ایجادشده در آستانه روز قدس ناراضی بود: "هر چقدرهم که زمان بگذرد باز من به مشکلات اینترنت عادت نخواهم کرد. آنها به شکل ناگهانی سایتها را فیلتر میکنند. به نظرم آنها از مردم و تواناییهایشان میترسند چون فیلترینگ تنها محدود به سایتهای مخالف جمهوری اسلامی نمیشود و آنها حتی وبسایتهای خبری خودشان را هم فیلتر میکنند و یا دسترسی به آنها را تقریبا غیرممکن میسازند. آنها از اینترنت و فرصتهایی که برای مردم ایجاد میکند میترسند. به این خاطر است که میخواهند مردم اخبارشان را تنها از رسانههای دولتی دریافت کنند."
باوجود محبوبیت بدون شک ضعیف حاکمیت، میتوان تلاش آن برای ایجاد اختلال در اینترنت را نشانهای از هراس کنونیاش هم در نظر گرفت.
در واقع مبارزه برای در دست گرفتن کنترل اینترنت بیش از آنکه بخواهد با سیاست مرتبط باشد، با واقعیتهای تجاری مرتبط است. به بیان دیگر، موضوع بیشتر از آنکه ممکن است به نظر برسد شبیه به جوامع دیگر است.
دیدگاهی که میخواهد ایران را به نوعی کره شمالی اسلامی تبدیل کند و از سوی برخی تندروهای افراطی – احمد خاتمی و آیت الله محمدتقی مصباحیزدی – دنبال میشود موجب نگرانی بسیاری در جناح اپوزیسیون است. اما شانس اندکی وجود دارد که ایران به چنین انزوای شدیدی از جهان خارج دچار شود.
برعکس، آینده در دست افرادی است که خواهان تکنولوژی هستند. این موضوعی است که از سوی بسیاری مقامهای رسمی، و نه تنها رقیبان آنها، درک شده است. اغلب آیت اللهها و سیاستمداران بلندپایه از جمله رییس جمهور احمدینژاد حضور فعالی در فضای وب دارند. آیتالله علی خامنه ای رهبر ایران حتی یک اکانت توییتر دارد که عمدتا به روز میشود اما از سویی دیگر، توییتر جزو سایتهایی است که در ایران به شکل رسمی مسدود شده و شاید به این دلیل باشد که اکانت خامنهای در توییتر کمتر از هشتصد دنبالهرو دارد.
اغلب گفته میشود که نظام روحانیان حاکم در ایران علاقهای به اقتصاد ندارد اما این موضوع سادهنگری است. درواقع نظام، کثرت دیدگاههایی را در برمیگیرد که گاهی عقاید و نظرات متناقض را هم شامل میشود. روحانیون ارشد و سیاستمداران از جمله افرادی هستند که به شرایط اقتصادی اهمیت زیادی می دهند و این حداقل به خاطر تاثیر آن روی منافع تجاری خودشان است.
شمار فزایندهای از آیتاللهها از جمله رییس جمهور پیشین، اکبر هاشمی رفسنجانی، درک کرده اند که حکومت محکوم به فنا است مگر اینکه بتواند روی حمایت تعدادی از دنبالهروهایش که نیازمند توجه به انتظارات اقتصادیشان هستند، حساب کند. آنها گمان میکنند که اکثریت ایرانیان بیش از اینکه نگران ایران دمکراتیک باشند نگران آینده اقتصادی روشنتر هستند. این میتواند برداشت دقیقی از رویکردهای اجتماعی باشد.
تجارت در ایران همچون سایر نقاط جهان به تدریج آنلاین میشود و با اینکه ایران کشوری غیرعادی در بسیاری از زمینههاست در مورد مسائل تجاری چندان تفاوتی با سایر کشورهای جهان ندارد. نکته اینجاست که شرکتها اکنون به اینترنت برای فعالیت اقتصادی خود نیاز دارند و جمهوری اسلامی در صورتی که بخش تجاریاش نتواند فعالیت کند نمیتواند به حیات ادامه دهد. ایران جمعیتی تحصیل کرده دارد که از امکانات بازار جهانی مطلع است. اگر کشور در برخی جنبههای تکنولوژیک دچار کمبود شده نتیجه تحریمها و سایر شیوههای انزوای اقتصادی است و هیچکس چه در داخل حکومت و یا مردم ایران دوست ندارد که با دنیا بیارتباط باشد.
شبکههای بیسیم (وایرلس)، گوشیهای تلفن هوشمند، بانکداری اینترنتی و تجارت الکترونیک؛ یا پیشتر در ایران وجود داشتند و یا در شرف ارائه به بازار هستند. آنها غیرقابل توقف هستند و زمانی که به بازار برسند، تغییرات با آنها از راه میرسد و تاثیر تلاشها برای محدودکردن اینترنت از اکنون هم کمتر خواهد شد. هیپ پیشبینی میکند جدال بر سر دسترسی به اینترنت میتواند تنها یک نتیجه داشته باشد و آن هم آزادی و دسترسی بیشتر است. تلاشهای مقامات دولتی برای محدود کردن ارتباطات اینترنتی تابحال ناموفق بوده است.
هیپ میگوید: "چندی است که شایع شده ایران دست به ایجاد شبکه اینترنت داخلی خواهد زد و سرویسهای پایه از جمله ایمیل به مردم عرضه خواهد کرد. اما واقعیت ساده جهان مدرن این است که همه بانکها و تجارتها، بیمارستانها و سازمانهای غیردولتی به هم مرتبط هستند. بنابراین انتخاب با آنهاست یا باید همه را از ارتباط با باقی دنیا محروم کنند و یا تن به تکنولوژی بدهند که مزایای زیادی برای جوامع دنیا داشته است."
در نهایت، ایران شاید تلاش کند تا شرایطی همچون وضعیت موجود در چین ایجاد کند که گفته میشود دارای یکی از بهترین و موثرترین سیستمهای اینترنت دنیاست اما دولت آنجا همچنان بر مطالب و وبسایتهایی که به نظرش نامناسب هستند نظارت میکند و آنها را مسدود میسازد. با توجه به سابقه تواناییهای تکنولوژیک ایران مشخص نیست که مهندسین وب ایران قادر به انجام چنین کار پیچیدهای باشند. اما اگر چنین اتفاقی رخ دهد بدون شک شکایات فراوانی خواهد شد.
مجید حبیبی نام مستعار یک روزنامهنگار مقیم تهران است.