حسین درخشان، کلید تاریکخانه حوادث انتخابات ایران
رفتارهای پر افت و خیز درخشان پیشبینی این که او در صورت آزادی چه خواهد کرد را چه برای دوستانش و چه بازجویانش مشکل کرده است
حسین درخشان، کلید تاریکخانه حوادث انتخابات ایران
رفتارهای پر افت و خیز درخشان پیشبینی این که او در صورت آزادی چه خواهد کرد را چه برای دوستانش و چه بازجویانش مشکل کرده است
اعلام حکم ۱۹ سال و نیم زندان برای حسین درخشان وبلاگنویس مشهور و جنجالی ایرانی- کانادایی پس از دو سالی که از زندانی شدن وی میگذرد بسیاری را با این سوال مواجه کرده که چنین محکومیت سنگینی به چه دلیلی برای او صادر شده است؟
در حالیکه در ابتدا شایعه صدور حکم اعدام درخشان به جرم جاسوسی شنیده میشد، در نهایت او به اتهام "همکاری با دولتهای متخاصم، تبلیغ علیه نظام، تبلیغ به نفع گروههای ضد انقلاب، توهین به مقدسات و راه اندازی و مدیریت سایتهای مبتذل" به تحمل ۱۹ سال و نیم زندان و البته پرداخت جریمه مالی هنگفتی محکوم شده است. حکم محکومیت او به وکیلش ابلاغ نشده اما نزدیکان درخشان تایید میکنند که این حکم به رویت خود او رسیده است.
حسین درخشان که با آغاز دوران اصلاحات در سالهای پایانی دهه نود در برخی روزنامههای اصلاحطلب به نوشتن درمورد اینترنت مشغول بود در سال ۱۳۷۸ به کانادا مهاجرت کرد. او ابتدا برای چند سال از اصلاح طلبان حمایت کرد و به تابوهای مذهبی، سیاسی و جنسیتی جمهوری اسلامی تاخت.
اما مدتی پس از روی کار آمدن احمدینژاد، درخشان به حمایت از وی و انتقاد صریح از اصلاحطلبان پرداخت، مدافعان حقوق بشر و دموکراسی را مورد تاخت و تاز قرار داد و برای تخریب مخالفین جمهوری اسلامی از هیچ راهی همچون از کار انداختن چندهفته ای وب سایت خبری "روزآنلاین" از تاثیرگذارترین نشریات آنلاین مخالف دولت فروگذار نکرد. او حتی در یکی از موارد روی وبلاگش از خوانندگان خواست تا اگر در مورد گذشته و سوابق یکی از فعالان حقوقبشر چیزی میدانند در اختیار او بگذارند.
علیرغم طرفداری از محموداحمدینژاد و اقدامات تخریبی علیه مخالفان دولت، درخشان به مظاهر زندگی درغرب علاقهمند بود و از شکست هیچ تابویی که توجهات را به خودش جلب کند هراس نداشت. سفر سال ۱۳۸۵ وی به اسراییل با پاسپورت کانادایی و گذاشتن ویدیوهایی از سفر و پوشش گسترده آن در وبلاگش از آن جمله است.
درخشان و خانواده او درجمهوری اسلامی غیرخودی نبودند. به گواه خود وی آیتالله علی خامنهای، رهبر جمهوری اسلامی، خطبه عقد ازدواج اولش را خواند. موضوعی که نشان دهنده دسترسی او و خانوادهاش به بالاترین مقامات سیاسی کشور را داشت. پدر وی از متمولین بازار و نزدیک به یکی از سنتیترین لایههای محافظه کار یعنی حزب موتلفه اسلامی به شمار میرود. یکی از نزدیکان درخشان به میانه میگوید که هنوز هم گاهی جلسات این حزب در خانه آنها برگزار میشود.
او در آبان ۱۳۸۷ به ایران رفت و پس از چند روز توسط اداره اطلاعات سپاه پاسداران دستگیر شد. بسیاری از دوستان و حتی منتقدانش پیش از رفتن به ایران به او هشدار داده بودند که مواضع اخیرش در طرفداری از محمود احمدینژاد و حتی چراغ سبزهای احتمالی مبنی بر اینکه در ایران امان خواهد داشت باعث نخواهد شد که وی با مشکلی مواجه نشود. اما حسین درخشان آنها را متهم به نفهمیدن رفتار و ماهیت جمهوری اسلامی کرد و راهی سفر شد. او پیش از سفر به ایران چندین بار توسط پرستیوی - رسانه انگلیسیزبان دولت ایران - مصاحبه شده و در هواداری از دولت سخن گفته بود
عذرا کیارشپور، مادر حسین درخشان در یکی از معدود مصاحبههایی که اعضای خانواده وی در ایران انجام دادهاند تصریح کرده که او پیش از رفتن به ایران تضمین گرفته بود که مشکلی برایش پیش نمیآید. مادر درخشان گفت: "حسین برای کار در دفتر پرستیوی در تهران صحبتهایی کرده بود. حتی روزهای اول قبل از دستگیریاش برای اینکه ما اینترنت پرسرعت نداشتیم بعضی وقتها به دفتر پرستیوی میرفت. قبل از بازگشتش به ایران، شورای ایرانیان خارج از کشور [که سرپرستی آن به عهده رحیم مشایی، رییس دفتر احمدینژاد است] به حسین وعده داده بود که سفرش بدون مشکل خواهد بود. با این شورا که دولتی است و با وزارت اطلاعات هم در رابطه است هماهنگ کرده بود. برای همین هم بود که حسین با اینکه میدانست برای سوال و جواب ممکن است سراغش بیایند، اما اصلا آمادگی دستگیرشدن را نداشت و اصلا به ما نگفته بود که مثلا در صورت دستگیریاش چه کار باید بکنیم. نماینده آن شورا بعد از دستگیری حسین به ما گفت که ما از طرف شورا پیگیری کردیم ولی متاسفانه از دست ما کاری بر نمیآید. اصلا چرا باید چنین دو دستگیهایی در سازمانهای امنیتی کشور باشد؟"
درخشان طی مدت هشت ماه اول بازداشت در سلول انفرادی نگهداری شد و از هرگونه تماس او با خارج از زندان و حتی دیدار با پدر و مادر و وکیلش هم جلوگیری میشد.
زندانی بودن حسین درخشان تا مرداد ماه سال ۸۸ همچنان در ابهام بود تا اینکه در جریان خواندن کیفرخواست ۱۰۰ تن از دستگیرشدگان پس از انتخابات دردادگاه، دادستان مکررا برای اثبات ادعای اینکه ناآرامیهای پس از انتخابات "انقلاب مخملی برنامهریزی شده از خارج" بوده است به سخنان "يك جاسوس كه هم اكنون در بازداشت به سر ميبرد و بنا به دلايل امنيتي فعلا از اعلان نام وي معذور است" اشاره کرد که "با هدف ايفاي نقش درانتخابات دهمين دوره رياست جمهوري به ايران بازگشته بود."
در ادامه کیفرخواست دادستان به نام بردن از سازمانها و افرادی در پروژه انقلاب مخملی مورد نظرش اشاره میکند که حسین درخشان یا در مقاطعی با آنها کار میکرده و یا با آنها در ارتباط بوده نظیر "موسسه هیفوس" در هلند، "صداهای جهانی" دانشگاه هاروارد و موسسه رسانهای "ممری" - که درخشان در دیدارش از اسراییل سراغش رفته بود.
برای افرادی که با مواضع حسین درخشان آشنا داشتند موارد موازی زیادی بین نوشتههای سابق او و کیفرخواست دادستان وجود داشت و جای تردید باقی نمی گذارد که "جاسوسی" کذایی همان حسین درخشان است که در جریان ده ماه بازداشت خود تا پیش از دادگاه حوادث پس از انتخابات در طراحی و نوشتن سناریوی انقلاب مخلمی که توسط دستگاههای امنیتی اطلاعاتی مطرح شد به کار گرفته شده است.
به هر حال حسین درخشان توسط سپاه پاسداران دستگیر شده بود که مستقیما مسوول مقابله با موضوع انقلاب مخملی بود و مدیریت دستگیریهای گسترده شخصیتهای سیاسی و سرکوبهای بعد از انتخابات را به عهده داشت.
درواقع اگر چه حسین درخشان در ذهن خود فعالیت برای پرس تی وی و رفت و آمد آزاد به ایران را جستجو میکرد، مقامات اطلاعات سپاه برای وی نقش بزرگتر و برجسته تری را در نظر گرفته بودند. به این ترتیب حسین درخشان عملا در نقطه کلیدی دادخواستی قرارگرفت که به وسیله آن جمعی از بلندمرتبهترین سیاستمداران و روزنامه نگاران منتقد دولت راهی زندان شدند و احکام سنگین زندان دریافت کردند.
یکی از افرادآگاه به پرونده درخشان به میانه میگوید که در مقطعی از حسین خواسته شده است که اعترافات تلویزیونی کند و موارد مطرح شده در کیفرخواست را مطرح کند. از شواهد امر چنین بر میآید که درخشان چنین کاری نمیکند. منبع یاد شده میافزاید برخی دیگر از زندانیان او را از عواقب این کار برحذر میدارند. چرا که پیش از هر چیز تایید چنین مطالبی جلوی دوربینهای تلویزیونی عملا به معنای قربانی شدن بیشتر خود او بود.
یکی از نزدیکان حسین مدعی است که او در جریان دیداری گفته که در زندان تحت فشار اعترافاتی از وی گرفته شده که صحت ندارد. اما شاید چنین سخنی موجب پیچیده شدن بیشتر پرونده وی شده باشد.
یک منبع نزدیک دیگر به خانواده درخشان به میانه میگوید که به دلیل رابطه و دسترسی آنان به مقامات عالیرتبه نظام، آیتالله خامنهای ماموری را برای بررسی پرونده وی به اطلاعات سپاه پاسداران فرستاده است. اما مقامات اطلاعات سپاه گفتهاند که طرفداری وی از نظام و احمدینژاد پس از سالها انتقاد از حکومت "جنگ زرگری" است.
بعد از اعلام حکم زندان طویلالمدت وی جمعی از چهرههای بانفوذ نظام سعی میکنند که به خانه درخشان بروند و با خانواده او صحبت کنند. اما با فشار سپاه از این کار بازداشته میشوند. به خانواده درخشان گفته شده که رسانهای کردن ماجرای او میتواند به قیمت دستگیری اعضای خانواده منجر شود. منبع یاد شده به میانه گفت که کلیه ارتباطات خانواده وی چه تلفن و چه ایمیل کنترل میشود به نحوی که برخی مواقع مامورین روی خط تلفن میآیند و خواستار قطع تلفن میشوند.
بیاعتمادی دوستان و همکاران سابق درخشان باعث شد تا او هیچ وقت از پوشش رسانهای مانند دیگر زندانیان سیاسی برخوردار نباشد و از آن سو بازجویان وی نیز هیچگاه حرفهای او را در حمایت از جمهوری اسلامی جدی نگرفتند و تنها از او به عنوان مهرهای برای ایفای نقش در سناریوی پرهزینه "انقلاب مخملی" بهره گرفتند.
حسین درخشان درحال حاضر نقش کلیدی را دارد که قفل تاریکخانه حوادث انتخابات ریاستجمهوری سال گذشته را باز میکند. به همین جهت اگر وی نتواند تضمینهای لازم را به دستگیرکنندگان خود بدهد و مسوولان اداره اطلاعات سپاه را متقاعد کند که خطری برایشان نیست، بعید نیست که همچنان در زندان باقی بماند.
نزدیکان درخشان تاکید میکنند که وی هنوز هم به هواداری از احمدینژاد افتخار میکند اما رفتارهای پر افت و خیز درخشان و تغییر عقیدههای مکررش پیشبینی این که او در صورت آزادی چه خواهد کرد را چه برای دوستانش و چه بازجویانش مشکل کرده است.
اگر درخشان پس از آزادی یا حتی مرخصی چند روزهای به افشای فشارهای روحی و روانی و جسمی طی ماههای بازداشت و هچنین جریان نوشتن سناریوی انقلاب مخملی ماهها قبل از انتخابات بپردازد عملا روایت رسمی موجود نقش بر آب میشود و هزینه سنگینی برای دستگاههای امنیتی و اطلاعاتی به همراه خواهد آورد. چرا که نشان خواهد داد ماجرای سرکوب نیروهای سیاسی اصلاحطلب و روزنامهنگاران و وکلای حقوق بشر عملا ماهها قبل از انتخابات کلید خورده بود و ربطی به نتایج انتخابات نداشته است.
حسین درخشان کسی است که اسرار بسیاری میداند و برای همین آزادی او خطر بالقوهای برای دستگاههای اطلاعاتی ایران به شمار میرود.
امید معماریان روزنامهنگار و متخصص مولتیمدیا مقیم سانفرانسیسکو است