چه خوابی برای رهبران سبز دیدهاند؟
حامیان جنبش سبز هنوز نمیدانند چه واکنشی باید در برابر اقدام حکومت در حصر خانگی رهبرانشان انجام دهند.
چه خوابی برای رهبران سبز دیدهاند؟
حامیان جنبش سبز هنوز نمیدانند چه واکنشی باید در برابر اقدام حکومت در حصر خانگی رهبرانشان انجام دهند.
مرگ بر موسوی و کروبی! این شعاری بود که نمایندگان تندروی مجلس ایران یک روز پس از تظاهرات ۲۵ بهمن مخالفان سردادند. حامیان آیتالله خامنهای، رهبر ایران نیز در تظاهرات سازمانیافتهای خواستار محاکمه و اعدام این دو رهبر جنبش سبز شدند. اما سران حکومت هنوز از انجام چنین کاری ابا دارند.
حکومت به خوبی به ضریب خطر برخورد شدید با رهبران معترضان واقف است. صادق لاریجانی، رییس قوه قضاییه که پیش از این در جواب انتقادهای تندروها از او برای برخوردن نکردن با رهبران جنبش سبز به صراحت گفته بود که او فقط در اینباره از رهبر جمهوری اسلامی دستور میگیرد، اینبار نیز اعلام کرد برخورد با کروبی و موسوی آنها را برای مردم به "امامزاده" تبدیل خواهد کرد اما در عین حال وعده داد که راه بر اطلاعیه پراکنی آنها بسته خواهد شد. احمد جنتی، دبیر شورای نگهبان نیز ضمن حمایت از مصلحتاندیشی قوه قضاییه پیشنهاد داد:"ارتباط اینها –موسوی و کروبی- به کلی باید از مردم قطع شود. در خانه آنها باید بسته شود، رفت و آمدهایشان محدود شود، نتوانند پیام بدهند و پیام بگیرند و تلفن و اینترنت آنها باید قطع شود."
و این اتفاقی است که هماکنون افتاده است. از ۲۷ بهمن مهدی کروبی و میرحسین موسوی و همسرش زهرا رهنورد در خانههایشان حصر شدهاند و دیوارهای آهنی در ابتدای کوچه بنبستی که خانه میرحسین موسوی در آن واقع است نصب شده تا سد هر نوع عبور و مروری باشد. آنطور که شنیده شده آنها دسترسی به روزنامههای داخل کشور نیز ندارند و حتی وعدههای غذایی آنها توسط ماموران امنیتی تهیه میشود.
چنین اقدامی البته حامیان تندروی آیتالله خامنهای را راضی نکرده و آنها همچنان خواستار محاکمه و اعدام سران جنبش سبزهستند. در بحبوحه این تهدیدها آیتالله علی محمد دستغیب که با لقب "مرجع سبز" بین طلاب جوان و معترضان به حکومت شناحته میشود در کلاس تفسیر قرآن خود به کنایه گفته است "فرعون هم فکر میکرد اگر موسى کشته شود، موجى که ایجاد کرده فروکش میکند."
حامیان جنبش سبز هنوز نمیدانند چه واکنشی باید در برابر اقدام حکومت در حصر رهبرانشان انجام دهند. گروهی از آنها پیشنهاد انجام تظاهرات برای مجبور کردن حکومت به برداشتن حصر رهبرانشان را دادهاند. برخی حتی پیشنهاد کردهاند که تاریخ این تظاهرات ۱۱ اسفند باشد که روز تولد موسوی است. اما هنوز معلوم نیست که هیچ یک از این برنامهها عملی شود.
تنها واکنش به تهدیدهای حامیان حکومت علیه رهبران جنبش سبز تا کنون در شهر کوچک اردکان در استان یزد که زادگاه سید محمد خاتمی رییسجمهور اصلاحطلب سابق ایران است افتاد. نام او نیز گاه طی روزهای آخر برای محاکمه و اعدام به زبان آورده شده است. همشهریهای خاتمی در تجمعی گسترده فریاد میزدند "تا خون در رگ ماست خاتمی سرور ماست." اما واکنشی مشابه نه در زادگاه موسوی در شهر خامنه در آذربایجان و نه در الیگودرز زادگاه کروبی در استان لرستان گزارش نشد.
بسیاری میپرسند گام بعدی حکومت پس از به حصر کشیدن موسوی و کروبی چه خواهد بود؟ یکی از فعالان مدنی که خود ماهها در زندان و تحت سختترین بازجوییها بوده معتقد است حکومت در صدد است تا واکنشهای داخلی و بینالمللی را بسنجد و "برخورد بعدی با رهبران جنبش سبز کاملا بستگی به نوع و شدت آن واکنشها دارد."
او میافزاید: "اعدام موسوی و کروبی میتواند تمام ایران را از فرط خشم منفجر کند. حتی معتقدم زندان بردن آن دو نیز برای حکومت خطرناک است. اما معلوم هم نیست در این حصر به تدریج چه چیز در انتظار موسوی و کروبی باشد. از کجا معلوم به تدریج آنها را مسموم نکنند یا بسیاری از احتمالات دیگر. حکومت از این سابقهها دارد. فقط میدانم اوضاع بسیار نگران کننده است."
تصور حکومت این است با قطع ارتباطهای موسوی و کروبی که پیدرپی با صدور بیانیه و انجام مصاحبه چراغ جنبش سبز را روشن نگه میداشتند، مخالفان دست از تحرک برخواهند داشت. هنوز معلوم نیست که این تحلیل چهقدر درست از آب درآید. مخالفان در روز اول اسفند نیز به رغم قطع ارتباطهای تلفنی و اینترنتی در تهران و شهرهای دیگر ایران نظیر شیراز، اصفهان و رشت تجمعات پراکنده خیابانی داشتند اما به اندازه تظاهرات روز ۲۵ بهمن که به درخواست مستقیم موسوی و کروبی انجام شد، چشمگیر نبود. بسیاری دلیل کمرنگ بودن تظاهرات را به حضور سنگین نیروهای امنیتی نسبت میدهند، اما برخیها نیز اشاره میکنند شاید یک دلیل استقبال کمتر این بوده که پیشنهاد تظاهرات مستقیما از سوی رهبران جنبش سبز ارایه نشده بود.
به عکس، درخواست تظاهرات روز اول اسفند از سوی یک گروه ناشناخته با نام "شورای هماهنگی راه سبز امید" اعلام شد که در آستانه راهپیمایی ۲۵ بهمن اعلام وجود کرده بود. تنها عضو این شورا که تاکنون شناخته شده مجتبی واحدی، سخنگوی مهدی کروبی در خارج از کشور است. اما یک فعال سیاسی که نخواست نامش فاش شود میگوید اکثریت دیگر اعضای این شورا نیز مخالفانی هستند که پس از سرکوبهای پس از انتخابات سال ۱۳۸۸ از کشور خارج شدهاند و "دلیل اینکه نمیخواهند دقیقا هویت خود را فاش کنند این است که میدانند در آن صورت ادعای رهبری جنبش سبز از خارج از ایران چندان برای مردم داخل کشور پذیرفتنی نیست."
در شرایط مبهم کنونی دوباره نگاهها به سوی اکبر هاشمی رفسنجانی، رییس کنونی دو نهاد قدرتمند مجلس خبرگان رهبری و مجمع تشخیص مصلحت نظام دوخته شده است که از آغاز ناآرامیها در سال ۱۳۸۸ بارها از سوی حامیان رهبر جمهوری اسلامی به خاطر عدم موضعگیری صریح دربرابر مخالفان مورد حمله قرار گرفته است. شعار مرگ بر هاشمی نیز گاهی در میان شعارهای راهپیمایی اخیر طرفداران حکومت شنیده شد و حتی از تلویزیون دولتی ایران نیز پخش شد. مجتبی ذوالنور، جانشين نماينده رهبری در سپاه پاسداران در سخنانی در همین راهپیمایی با اشاره تلویحی به هاشمی رفسنجانی گفته بود "بيبصيرت با سكوت خود ۲۰ ماه جريان فتنه را حيات بخشيده" و هشدار داده بود "اكنون آخرين فرصت براي اعلام برائت از سران فتنه است."
از چند ماه گذشته تلاشهای گستردهای از سوی تندروها انجام گرفته تا نگذارند هاشمی در انتخابات داخلی مجلس خبرگان که در ماه مارس برگزار میشود دوباره به عنوان رییس انتخاب شود. اما هنوز به درستی معلوم نیست در کنار چارهاندیشی برای چگونگی ساکت نگهداشتن کروبی و موسوی، چه خوابی برای هاشمی رفسنجانی دیده شده است.
سحر نمازیخواه روزنامهنگار مقیم لسآنجلس و پژوهشگر در زمینه حل منازعات و برقراری صلح است. او پیش از این دبیر سرویسهای مختلف تعدادی از روزنامههای ایران بود.