جنس سومِ درافغانستان
جمعیتِ راندهشده به حاشیه، از اجتماع طرد می شوند و به تبعیض و بدرفتاری مواجه می گردند
جنس سومِ درافغانستان
جمعیتِ راندهشده به حاشیه، از اجتماع طرد می شوند و به تبعیض و بدرفتاری مواجه می گردند
ایمل بیستساله که در ننگرهار-ولایت شرقی افغانستان- زندهگی میکند را نه می توان مذکر تشخیص داد و نه هم مونث. در عوض، ایمل جنس سوم است، دستهیی که نه در گروه مردان می آید و نه در زنان.
این هویت نظر به جغرافیا توسط سنت های کهن احاطه شده. مثلاَ در هندوستان، پاکستان و بنگلهدیش به گونه قانونی شناخته شده، اما در جامعه محافظه کار افغانستان چنین نیست و آنانیکه با نورم های دو جنسیت معمول مطابقت ندارند با تبعیض و بدرفتاری مواجه می شوند.
ایمل با صدای لرزانی توضیح داد که زندهگی مصیبتباری را سپری می کند. او می گوید: «والدینم با برادران دیگرم خوب رفتار می کنند، اما با من مثل یک برده و خدمتکار رویه می کنند. آنان من را بار دوش و مایه شرم خانواده می پندارند.»
ایمل صنف نه مکتب بود که در اثر آزار و اذیت غیرقابل تحمل شاگردان مکتب را ترک کرد. او اکنون شاگرد خیاط است و مزد ناچیزی به دست می آورد.
ایمل می گوید که در ننگرهار 150 تن دیگر نیز جنس سوم اند. او می افزاید که برخی از آنها از ترس آزار و اذیت هویت شان را پنهان می کنند.
ایمل با گریه ادامه داد: «مردم ما را تحقیر می کنند و اصلا انسان فکر نمی کنند. وقتی از خانه بخاطر کارهای روزمره بیرن می شویم در جاده ها اذیت مان می کنند. حتا خانواده های مان با ما خوب رویه نمی کنند. آخر ما هم مخلوق خدا استیم و در پیدایش ما حکمتی وجود دارد.»
محمد گلاب 53 ساله، پدر ایمل می گوید که او بالای فرزندش خیلی می شرمد.
او می گوید: «کاش خدا ایمل را به ما نمی داد، یا کاش در طفلی می مرد که حال از سوی مردم اذیت نمی شدیم. نگران آینده او استم.»
جنس سوم در افغانستان در برزخ قانونی و اجتماعی به سر می برند- با هیچ گونه حقوقی در قانون و بی توجهی گستردهی اجتماعی.
آی دبلیو پی آر با مسوولین متعددی در این مورد مصاحبه کرد، اما آنان به راحتی می خندیدند و بحث کردن روی این موضوع را شرم می پنداشتند.
این وضعیت با کشورهای همسایه تفاوت دارد. مثلاَ در پاکستان در سال 2009 ده ها هزار نفر به عنوان جنس سوم کارت هویت گرفتند.
مدثرشاه، فعال اجتماعی و خبرنگار از ایالت خیبرپختونخواه، در یک گفتوگوی تلفنی به آی دبلیو پی آر گفت که در پاکستان به تعداد هفتادهزار نفر از جنس سوم وجود دارد.
با آن هم اما به حاشیه رانده شده اند و اکثرا از طریق رقصیدن در محافل و انجام عمل جنسی پول پیدا می کنند، باوجود اینکه در قانون برای آنها حقوقی در نظر گرفته شده.
شاه می گوید: «ماه گذشته ایالت فدرالی خیبرپختونخواه یک بودجه اختصاصی را برای افراد که جنسیت سوم دارند اعلام کرد.» او می افزاید که پس از راه اندازی مبارزاتی از سوی گروه های جنس سوم، دولت در این مورد اقدام کرد.
اما در افغانستان فعالیت های کمی در مورد مسایل مربوط به جنسیت سوم وجود دارد یا اصلا تحرکی دیده نمی شود. حتا گروه های مسوول در کمیسیون حقوق بشر از این مسله اظهار بی خبری می کنند.
کمیسیون مستقل حقوق بشر افغانستان می گوید که آنان تا کنون در مورد مسله تبعیض علیه افراد جنس سومی اقدامی نکرده اند.
هاشمه شریفه، از کمیسیون مستقل حقوق بشر در شرق افغانستان، می گوید: «من هیچ اطلاعی در این مورد ندارم و کمیسیون مستقل حقوق بشر تا حال پژوهشی را در این مورد انجام نداده است.»
بلال صدیقی، سخنگوی کمیسیون مستقل حقوق بشر افغانستان، به آی دبلیو پی آر گفت: « کمیسیون حقوق بشر تا کنون تحقیق یا صحبتی را به نماینده گی آنان انجام نداده، اما اگر افراد جنس سوم مسایل و نگرانی های شان را به عنوان یک گروه مطرح کنند کمیسیون آن را به مقامات می رساند.»
او می پذیرد که باید قانونی برای حفظ حقوق آنها وجود داشته باشد. او می افزاید: «باید به حکومت افغانستان پیشنهاد می شد که برای حقوق گروه های جنس سوم برنامه های موثری را روی دست گیرد.»
مسله قانون یک مشکل اساسی است، چرا که سیستم عدلی افغانستان برای مجرمین مونث و مذکر جزاهای گوناگون را تعیین کرده است.
منگل شیرزاد، استاد حقوق و قانون در دانشگاه ننگرهار، می گوید که این مسله باید پس از سقوط طالبان زمانیکه قانون جدید تصویب شد مدنظر گرفته می شد.
او به آی دبلیو پی آر گفت: « قانونگذاران افغانستان باید حقوق شهروندانی که جنسیت سوم دارند را نیز در قانون اساسی جا می دادند و از ان محافظت می کردند، اما آن را نادیده گرفتند.»
مسوولین بخش قضایی خاطرنشان می کنند که وقتی مسله افراد جنس سوم مطرح می شود ما با یک خلای قانونی مواجه می شویم.
محمد ولی هاشمی، رییس دادگاه ننگرهار، به آی دبلیو پی آر گفت: «در برخی از قضایای استثنایی برای تشخیص جنسیت از طب عدلی کمک می گیریم. اگر خواص مذکر غالب بود مجازات مردان بالای شان تطبیق می شود، اما اگر ویژه گی های زنانه بیشتر دیده شد، مجازاتی که برای زنان در نظر گرفته شده بالای آنان نیز تطبیق می شود.» ولی آنان منظور شان از شرایط استثنایی را توضیح ندادند.
عبدالقادر، رییس ثبت احوال نفوس نیز می گوید که آنان هیچ ارقامی در مورد جنسیت سوم در کشور ندارند.
او می گوید: «قانون مشخصی در این مورد وجود ندارد و ما آنان را به عنوان خنثی ثبت می کنیم. در مورد حقوق و امتیازات دیگر آنها کاری از دست ما بر نمی آید.»
باوجود تبعیض گسترده، عالمان دین می گویند که این عمل در برابر افرادی که جنسیت سوم دارند اساس شرعی ندارد.
فضلالله ممتاز، عالم دین، به آی دبلیو پی آر گفت که اسلام بدون در نظرداشت جنسیت به همهی انسان ها حقوق یکسان در نظر گرفته است.
او می گوید: «هرنوع رفتار زشت، استهزاء یا تحقیر آنها خلاف فرموده های اسلام است. افراد جنس سوم نیز مخلوق خداوند اند و تمسخر و استهزاء آنها گناه بزرگ بوده و تمسخر بر مخلوق خدا است.»
او می گوید که جنسسومیها در مسایل حقوقی مثل میراث نیز حقوق یکسان دارند و از امامان مساجد خواست که در خطبههای نماز جمعه پیرامون این مسله صحبت کنند و مردم را آگاه بسازند.
وقتی افراد جنس سوم به حاشیه رانده می شوند و از اجتماع جدا ساخته می شوند، برای زنده ماندن به شغل جنسی رو می آورند.
شفیع الله، آگاه امور اجتماعی، می گوید که بدرفتاری و سوءاستفاده در بین این جمعیت معمول است.
او می گوید: «تجربه نشان داده که جنسسومیها اغلب از خانواده های شان طرد شده و مجبور به فرار از خانه می شوند و در نهایت مورد سوءاستفاده جنسی مردم قرار می گیرند.»
این یک خطر همیشهگی برای مسکا است-کسی که زن شناسایی شده. او به آی دبلیو پی آر گفت که نام اصلی اش مسکان است. او می گوید: «دوست ندارم با نامی که خانواده بالایم گذاشته یاد شوم، خوش دارم «مسکا» صدایم کنند.» او می افزاید که وقتی به سوی خانواده اش می رود طردش می کنند.
او در ادامه گفت: «وقتی میکاپ استفاده می کنم اعضای خانواده بالایم می خندند و این خیلی عصبانیام می سازد.»
مسکا می افزاید: «هنگامیکه می خواستم به دیدن دوستان جنسسومیام در جلالآباد، بروم خانواده تهدیدم کردند و هشدار دادند. آنان گفتند که با این کار عزت خانواده را پامال می کنم و باید آن را متوقف بسازم.»
او در ادامه گفت که خصومت خانواده اش با وی به نقطه وحشتناکی رسیده.
«خانواده ام چندین بار من را تهدید به مرگ کردند. یک روز واقعا فکر کردم من را به قتل می رسانند چون وجود من باعث شرم و خجالت آنان می شد.»
اکنون که او در نزدیکیِ بازار مرکزی شهر جلال آباد با فرد دیگری از جنس سوم در یک خانه کرایی زنده گی می کند می گوید که باوجود تهدید به سوء استفاده جنسی، زنده گی خوشی را سپری می کند.
او و دوستش از طریق رقص در محافل عروسی پول ناچیزی به دست می آورند، احتمالاَ بین 15 تا 40 دالر امریکایی.
اما تهدید سوءاستفاده جنسی هنوزهم وجود دارد.
او در ادامه گفت: «افراد پولداری به بازار می آیند و از ما تقاضای جنسی می کنند. برخی اوقات حتا افراد پولیس چنین تقاضایی از ما می کنند.»