حق کودکان کارگر افغان

باوجود ممنوعیت کار کودکان، کارشناسان هوشدار می دهند که کارگری، آینده کودکان را آسیب می رساند.

حق کودکان کارگر افغان

باوجود ممنوعیت کار کودکان، کارشناسان هوشدار می دهند که کارگری، آینده کودکان را آسیب می رساند.

Many Afghan children are missing out on the education that might offer hope of a better future. (Photo: ISAF media)
Many Afghan children are missing out on the education that might offer hope of a better future. (Photo: ISAF media)
Thursday, 21 October, 2010

گزارشی از یلدا اسلمی- افغانستان

گزارش شماره 377

21 اکتوبر 2010

خواجه مزمل، درحالیکه شدیداً عرق می ریزد و لباس چرک و خاک آلود بتن دارد، تلاش می کند با بازوان لاغرش، چکشی را بالا کند.

این پسر 13 ساله که بسیار خسته به نظر می رسد، قبل ازانکه بتواند برای رفع خستگی اش آرام بگیرد، باید ساعت ها کار کند. هرچند او از طرف صبح به مکتب می رود، اما هر روز پس از چاشت به مستری خانه آمده و تا ناوقت شب کار می کند.

او گفت: "خانواده من با مشکلات زیادی روبروست و پدرم مرا مجبور به این کار کرده است." او افزود که ماهانه 20 تا 30 دالر کار می کند.

درحالیکه خواجه مثل سایر کودکان دوست دارد سرگرم بازی باشد، اما او گفت که فکر می کند مهارتی را که می آموزد در آینده زمینه کار بهتر را برایش مهیا خواهد ساخت.

کارشناسان با این نظر او موافق نیستند و هوشدار می دهند که کودکان محروم از تحصیل در آینده گرفتار فقر می شوند و با عواقب بد اقتصادی و اجتماعی روبرو می گردند.

در افغانستان، کشوری که کنوانسیون حقوق طفل سازمان ملل متحده را امضا کرده است، کار شاقه کودکان که ممکن است بر صحت آنها تاثیر ناگوار بگذارد، غیرقانونی می باشد. کار کودکان زیر سن 11 کاملاً منع قرار داده شده، و آنها تا سن 18 نباید بیش از 35 ساعت در هفته بکار گماشته شوند.

اما این مقررات، اکثراً در نظر گرفته نمی شوند. به گزارش دفتر حمایه اطفال سازمان ملل متحد، یونسیف، در افغانستان یک سوم کودکانی که در سن مکتب قرار دارند، مجبورند برای حمایت از خانواده های شان کار کنند.

محمد حسین نصرت، هماهنگ کننده برنامه های انکشافی و حمایتی اطفال در کمسیون مستقل حقوق بشر افغانستان، مشکل جاری اطفال کارگر را میراث سه دهه جنگ در افغانستان می داند.

هرچند، رییس جمهور کرزی پس از سقوط رژیم طالبان، میکانیزمی را برای حمایت از حقوق اطفال ایجاد نمود، اما آقای نصرت می گوید حکومت در حمایت ازین روند، موفق نشده است. او می گوید که خانواده های نیازمند باید کمک شوند، اما حکومت نتوانسته این کار را انجام دهد.

او گفت: "کمسیون حقوق بشر بر حکومت فشار می آورد تا مسوولیت هایش را انجام دهد. ما برای حل این مشكل پیشنهادهای مشخصی را ارایه کرده ایم، اما اینکه حکومت تا چی حد آنها را اجرا کرده یا نکرده، باید گفت که فراتر از مسوولیت و منابع ماست."

نور محمد واصل، معین وزیر کار و امور اجتماعی گفت که آن وزارت در جریان چهار سال گذشته به بیش از دو ملیون کودک محروم کمک کرده است.

او گفت: "اکثر آنها کودکان خیابانی و یتیم بودند که از کار نجات داده شده و به مکتب فرستاده شدند." به گفته او، این کار به کمک سازمان های افغان و بین المللی انجام شده است.

نصف نفوس افغانستان زیر سن 18 می باشند و اکثریت وسیع جوانان قادر به خواندن و نوشتن نیستند. شاهدان هوشدار می دهند که بی تعلیم ماندن کودکان در آینده محرومیت آنها را تشدید می کند.

امرالله، 11 ساله که با دستان چربش در حال صرف نان چاشت بود، توضیح داد که چگونه او تمام روز در دکان مستریگری کار می کند و هفته 5 دالر به خانه می برد.

او با لبخند کودکانه اش، اینگونه داستان زندگی خود را شرح داد: "در مکتب صنف سه بودم. پدرم بی سواد است؛ او کارگر شاروالی بود اما از کار برکنار شد و حالا وظیفه ندارد. پدرم گفت که دیگر ضرورت نیست به مکتب بروم. او گفت بالای کار دولت اعتبار نیست و نمی شود با کار در دولت امرار معاش کرد، لذا من باید مستری شوم و در آینده عاید خوب بدست آورم."

امرالله می گوید اگر پدرش کار خود را از دست نمی داد، شاید هرگز مانع مکتب رفتن او نمی شد.

او افزود: "بسیار خوش داشتم که یک داکتر شوم."

دخترانی که درین جامعه محافظه کار در بیرون از خانه کار می کنند با فشارهای بیشتر روبرو می باشند.

فریده، 12 ساله، در سرک سگرت و نسوار می فروشد و روزانه 2.5 دالر عاید می کند. او می گوید پدرش پیر است و نمی تواند کار کند و درخانه پنج خواهر و دو برادر دارد.

او گفت: "من هر روز تا شام روی سرک ها هستم و خاک و دود موترها را تنفس می کنم. مجبورم گپ های نیشدار عابران را تحمل کنم. برای کمک به خانواده ام راه دیگری ندارم. اگر این کار را نکنم، کل اعضای خانواده ام مجبور می شوند به سرک ها برآمده گدایی کنند."

در بسیاری مناطق روستایی، اطفال با خانواده شان در باغداری و قالین بافی کار می کنند. در شهرها، آنها با خطر استثمار کارفرمایان شان در کارگاه ها، هوتل ها و کارهای ساختمانی مواجه می باشند.

کارهای شاقه فزیکی فشار سنگینی را بالای جسم کوچک آنها وارد می کند.

احمد خالد عالمی، متخصص امراض کودکان می گوید فشار کار می تواند رشد کودک را متوقف سازد. او می گوید: "کودکان در سن رشد قرار داشته و نیاز به استراحت دارند. کار شاقه بالای کودکان فشار فزیکی زیادی وارد می نماید و ممکن است به بی نقص جسمانی منجر شود."

برخی کودکان از توان کافی جسمی برای انجام کارهایی که گماشته می شوند برخوردار نیستند. فریدون، 13 ساله، به دلیل زخمی که در یک چوب فروشی برداشته، اکنون با عصا راه می رود.

او گفت: "یک روز وقتی یک کنده کلان چوب را بر می داشتم، زیاد سنگین بود و بالای پایم افتاد و پایم را شکست. دو ماه در خانه ماندم. اما مجبور بودم پس بر سر کار بیایم و خانواده ام را کمک کنم."

فریدون که تلاش داشت یک دسته چوب را بداخل ترازو بگذارد تا وزن شود، توضیح داد که پدرش معلم است اما آنقدر عاید ندارد که کل مصارف خانواده را برآورده سازد. لذا، پدر قبل از ظهر به مکتب کار می کند و پسرش بعد از ظهرها در چوب فروشی کار می کند.

متخصصان هوشدار می دهند که کار فزیکی شدید، می تواند تاثیر جدی روانی بر کودکان بگذارد.

وحید الله وحید، استاد پوهنتون در رشته روان شناسی می گوید، کودکانی که بجای بازی و تعلیم مجبور می شوند که کار کنند، با روحیه خشن، پرخاشگر، جامعه ستیز و منفی بار می آیند.

او گفت: "اکثر این کودکان بعنوان اعضای بی حاصل جامعه بار می آیند. شخصیت آنان آسیب می بیند و نسبت به همه چیز و همه کس به دیده شک و منفی گرایی نگاه می کنند. احتمال دارد، آنان بار دوش جامعه شوند."

یلدا اسلمی گزارشگریست در کابل که از سوی آی دبلیو پی آر تربیت شده است.

Afghanistan
Frontline Updates
Support local journalists