اعتراض در برابر ازدواج دخترِ ششساله
قضیه خیلی جدی بود و منجر به اعتراض همهگانی شد.
اعتراض در برابر ازدواج دخترِ ششساله
قضیه خیلی جدی بود و منجر به اعتراض همهگانی شد.
فعالان حقوق زن میگویند اولین حادثه یی است که یک دختر شش ساله به یک روحانی ۶۰ ساله به ازدواج داده میشود.
سید عبدالکریم، امامِ یکی از مسجد در ولسوالی اوبه هرات، سه ماه پیش پس ازدواج با غریبگل به هفت سال زندان و پدر غریبگل ملا عبدالقادر به چهارسال حبس محکوم شد.
فعالان میگویند که مجازات یاد شده خیلی خفیف است و هشدار دادند که اینگونه برخوردها باعث خرابتر شدن وضعیت زنان در این ولایت میشود.
ازدواجهای زیر سن در افغانستان معمول است، ولی این قضیه به حدی جدی بود که باشندهگان قریه گهر-محلی که این ازدواج در آن صورت گرفته- امام مذکور را از محل اخراج کردند.
او در نهایت در یک روستا در نزدیکیِ فیروزکوه مرکز ولایت همجوار-غور- بازداشت شد.
غور از عقبماندهترین ولایات افغانستان است که برخی نقاط دوردست آن حتا از کنترول دولت خارج است.
ازدواج اجباری دخترانِ زیر سن و «بد» دادن که در آن دختر را جهت از میان برداشتن اختلافات به خانواده قربانی میدهند- از مشکلات عمده به شمار میآید.باوجود این همه، ازدواج عبدالکریم یک بار دیگر باعث اعتراضات عمومی شد.
جان محمد یکتن از باشندهگان دره قاضی گفت که عبدالکریم در شب ۲۵ جولای به خانه اش آمده و دختر کوچکِ همراهش را دخترش معرفی کرد.
محمد گفت: « آنها را به مهمانخانه رهنمایی کردم و نان شب تعارف کردم. پس از آن وقتی به مهمان خانه نزد سید کریم رفتم تا بپرسم اگر چیزی نیاز داشته باشد، برق روشن بود. از کلکین متوجه شدم که برهنه است و... داخل اتاق شده دستانش را بستم و فورا پولیس را خبر کردم. مردمی که جمع شده بودند خیلی خشمگین بودند و لت کوبش کردند. بعدا پولیس او را با خود برد.
محمد عظیم وکیلی ریییس تحقیقات جنایی این ولایت میگوید: « مردم منطقه در شب ۲۵ام جولای به ما زنگ زدند و گفتند که یک مرد ۶۰ ساله را به جرم مقاربت با دختر ششساله دستگیر کردهاند. پولیس ما به ساحه رفتند و هردوی آنها را به دفتر تحقیقات جنایی آوردند. پس از تحقیقات دریافتیم که این مرد ۶۰ساله واقعا با غریبگل-دختر ششساله-ازدواج کرده بود.
وکیلی افزود که داکتران گفتند دختر مذکور از نگاه روحی صدمه دیده ولی از نگاه جسمی به وی ضرری نرسیده.
عبدالقادر که پدر پنج فرزند است اقرار کرد که دخترش را بهدلیل مشکلات اقتصادی به عبدالکریم داده است.
عبدالکریم که قبلا هیچگاهی عروسی نکرده نیز این حرفها را در پاسخ به پرسش پولیس تایید کرد.
وی گفت: « من دختر ششساله را در حضور ۴۰ تن از باشندهگان قریه گهر ولایت اوبه هرات نکاه کردم و در بدلش به پدر غریبگل دو راس بز، یک بوجی برنج، یک قوطی روغن و یک مقدار شیرینی دادم.»
حاجی عبدالظاهر، بزرگ روستای گهر به آی دبلیو پی آر گفت: « وقتی قادر دخترش را به سید کریم داد ما موافق نبودیم و با تصمیماش مخالفت کردیم، چرا که دختر خیلی خرد بود، اما او حرف ما را گوش نکرد. بعداً خبر شدیم که عبدالکریم به جرم ازدواج با یک کودک، از سوی پولیس ولایت غور بازداشت شده است.»
خشم عمومی باعث شد پرونده این دو مرد خیلی سریع و استثنایی پیگیری شود.
در یازدهم آگست، دادگاه ولایت غور کریم را به هفتسال و قادر نام را به چهارسال حبس محکوم کرد.
در همینحال، غلام حضرت حدید رییس دادگاه فیروزکوه میگوید: « این دوتن به حبس درازمدت محکوم شدهاند...اما این تصمیم نهایی نیست، چون هردو جناح میتوانند در دادگاه استیناف درخواستِ تجدید نظر را بدهند.»
برخیها از اینکه این قضیه به سرعت پیگیری شد خوشحال اند.
خدایار واقف رییس انجمنِ سازمانهای مدنی در غور میگوید: «این نخستین بار است که ارگانهای عدلی و قضایی یک قضیه را در کمتر از یک ماه فیصله کردهاند. اگر تمام قضایا همینگونه سریع پیگیری شوند شمارِ جرایمِ ناشی از خشونت کاهش مییابد.»
اما برخی از دادخواهان این قضاوت را ناعادلانه میدانند.
فریده ناصری رییس امور زنان در کمیسیون مستقل حقوق بشر در غور گفت که برای عبدالکریم هفتسال زندان کافی نیست.وی همچنان هشدار داد که حتا ممکن است وی در کدام عفو عمومی زودتر از وقت معینه رها شود.
ناصری در ادامه گفت: « یکی از چالشهای عمده و خیلی معمول در افغانستان به ویژه در غور، ازدواجهای اجباری است و این که یک کودک ششساله به نکاحِ مرد شصت ساله داده میشود نقض جدی حقوق بشر است. این ازدواجها دختران را روحاً از بین میبرد و برخی اوقات حتا منجر به مرگ آنان میشود.
معصومه انوری رییس امور زنان و از انگشت شمار زنانِ خدمت گذارِ مدنی در ولایت غور است.
وی میگوید خشونت جنسیتی بهویژه در ولایت غور بی داد میکند. او میافزاید که تقریبا هشتاد درصد زنان در این ولایت برخلاف میل شان به نکاح داده میشوند. بیشترِ زنان از حقوق و دسترسی به عدالت محروم اند و کم از کم سهچهارم حصه آنان حتا به تعلیم و تربیه دسترسی ندارند.
(افغانستان: فروش در برابر رمهیی از گاو را مشاهده کنید.)
در یکی از قضایا که سال گذشته توجه بینالمللی را نیز بهخود جلب کرد، یک دختر 19ساله بنام رخشانه توسط گروپی از مردان مسلح در غور سنگسار شد.
(فشردهی حکم دادگاه در مورد قضایای بیرحمانه در ولایت غور افغانستان را مشاهده کنید)
در ماه جون، یک زن عروسیشده به نام عزیزگل در ولایت غور زمانیکه میخواست با مردِ دیگری فرار کند با ضرب گلوله کشته شد.
حتا در همین ماه گذشته یک دختر چهاردهساله که چارماهه باردار بود آتش زده شد.
خانواده زهرا-خانمی که در ماه جولای در شفاخانه استقلال کابل جان باخت خسران زهرا را متهم به آتش زدن وی میکنند، ولی آنان این گفتهها را رد میکنند.
در همینحال، خانم انوری تاکید میکند که در مورد این قضیه باید قضاوت عادلانه صورت بگیرد. وی میافزاید: « اگر قضیه غریبگل درست پیگیری نشود استعفا میکنم.
لطیفه، فعال حقوق زن در غور میگوید: « زنان در ولایت غور سنگسار میشوند، با گلوله زده میشوند و حتا سوزانده میشوند و۷۰ درصد مکاتب دخترانه بسته اند که از این بابت خیلی ناراحتیم.
او میگوید بسیاری از مرتکبین خشونت علیه زنان در ولایت غور به راحتی ازاد میگردند .
وی افزود « وقتی خبر شدم یک مرد ۶۰ساله با یک دختر ششساله ازدواج کرده و دخترک را دیدم که از شدت ترس میلرزید و گریه میکرد-درد عمیقی را احساس کردم.))
گلبیبی فعالِ دیگر در ولایت غور میگوید که دولت در عملی کردن وعدههایش در مورد حقوق زنان ناکام است.
او میگوید که سخنرانیها در کابل فقط بخاطر تاثیرگذاری و جلب توجه جامعه جهانی بود، در ساحه عمل هیچ کاری صورت نگرفته و دستآوردی وجود دارد.
وی افزود: « تا وقتیکه این گونه سنتهای خرابِ فرهنگی در جامعه حاکم باشند نمیتوانیم برای زنان حقوق شان را بدهیم.»