افغانستان: جایی که زایمان در آن می‌تواند مرگ را در قبال داشته باشد

امکانات کم صحی باعث شده تا مرگ و میر مادران در سطح بالایی قرار داشته باشد.

افغانستان: جایی که زایمان در آن می‌تواند مرگ را در قبال داشته باشد

امکانات کم صحی باعث شده تا مرگ و میر مادران در سطح بالایی قرار داشته باشد.

City of Sharan, capital of the Paktika province in Afghanistan. (Photo: IWPR)
City of Sharan, capital of the Paktika province in Afghanistan. (Photo: IWPR)

تحقیقات آی دبلیو پی آر نشان می‌دهد که عدم مراقبت جدی پیش از ولادت باعث می‌شود سالانه صدها زن در پکتیکا- ولایت جنوب‌شرقی افغانستان- جان‌های شان را حین ولادت از دست دهند.

در حال حاضر، در سراسر این ولایت تنها یک داکتر زن وجود دارد و سنت‌های محافظه‌کارانه مانع رفتن زنان باردار نزد متخصصین و داکتران مرد می‌شود.

عدم موجودیت ارقام رسمی در مورد میزان مرگ و میر مادران در پکتیکا باعث شد تا یک خبرنگار آی دبلیو پی آر به این ولایت سفر کند و هشت ماه را صرف جمع‌آوری آمار و ارقام در این زمینه کند. این خبرنگار دست کم بیست مصاحبه را با مردمِ شش ولسوالی این ولایت انجام داده است.

مصاحبه کنندگان گفتند که هریک آنها به تعداد ۱۰ تا ۳۰ زن را می‌شناسند که سال گذشته در هنگام یا بلافاصله پس از ولادت جان باخته اند.

مقامات محلی مراقبت‌های صحی در این ولایت با تایید خرابی وضعیت استدلال می‌کنند که فقط همین‌قدر از دست شان می‌اید. آنها می‌گویند که از ۲۲ ولسوالی پکتیکا تنها شش ولسوالی از کمترین امنیت صحی برخوردار اند.

این ولایت در۱۷۰ کیلومتری جنوب شرق کابل موقعیت داشته و نفوس آن به ۵۵۰۰۰ تن می‌رسد، ولی با این‌همه در آن فقط ۳ شفاخانه، ۵ کلینیک و ۱۸ مرکز صحی که خدمات ابتدایی صحی را ارایه می‌کنند وجود دارد.

بیشتر امکانات صحی در این ولایت از سوی سازمان‌های غیر دولتی فراهم می‌شود و دولت نقش اندکی در آن دارد.

هما، یگانه داکترِ زن در پکتیکا است که در شفاخانه دولتی شرن-مرکز این ولایت- کار می‌کند.

این در حالی است که افغانستان از جمله کشورهای با بالاترین میزان مرگ و میر مادران در جهان به‌شمار می‌رود.

ارقامی را که بانک جهانی در۲۰۱۱-۲۰۱۵ ارایه کرد نشان می دهد که در هر۱۰۰۰۰ مورد بارداری، ۳۹۶ مورد آن با مرگ مادر خاتمه می‌یابد، ولی بازهم تعیین دقیق میزان مرگ و میر بدون موجودیت ارقام رسمی، خصوصاَ در مناطقی که از امنیتی خوبی برخوردار نیستند ممکن نیست.

حنیفه کتوازی، عضو شورای ولایتی پکتیکا می گوید که حتا ارزیابی آی دبلیو پی آر نیز در این زمینه دقیق نیست.

او می گوید: " من در مورد مشکلات زنانِ پکتیکا بهتر از هرکسی دیگر می دانم و مطمین استم که وضعیت آنها بدتر از آن است که خبرنگاران گزارش داده اند. اگر تحقیقات در این زمینه به گونه ای درستی انجام می شد، بی گمان، آمار بلندتری بدست می آمد."

کارکنان و مقامات صحت در این ولایت با آنکه میلی به گفت و گو در این مورد نداشتند، شمار زنانی که سالانه در22 ولسوالی پکتیکا هنگام ولادت می میرند را بین 20 تا 30 زن تخمین کردند. با آن هم اما واضیح ساختند که این میزان تا حال به گونه ای رسمی به ثبت نرسیده است.

رییس یک کلینیک دریک ولسوالی به آی دبلیو پی آر گفت که آنها مرگ و میر زنان باردار را به دلیل ترس از عواقب آن به وزارت صحت گزارش نمی دهند. 

او می گوید: "اگر ما این آمار را گزارش دهیم، مقاماتِ کابل ما را به دلیل بی کفایتی از وظیفه اخراج می کنند."

داستان های غم انگیز

خیالی جان، راننده ای 35 ساله از قریه زمری کوت ولسوالی یوسف خیل، به آی دبلیو پی آر چنین حکایت می کند که در آپریل سال 2013 همسرش «گل پمه» حامله بود و چهارمین فرزندش را در بطن داشت.

" وقتی از محل کارم به خانه رسیدم هوا تاریک بود و خیلی خسته بودم. در همین حال، ناگهان صدای گل پمه را شنیدم که از شدت درد فریاد میزد. او در نهمین ماه حاملگی اش قرار داشت. من او را نزد داکتر نبردم، چون در کلینیک  یوسف خیل هیچ داکتر زن وجود نداشت، بنابراین یک زن با تجربه را از قریه پیدا کردم و به خانه بردم تا خانمم را حین ولادت کمک کند."

خیالی جان در حالیکه صدایش از شدت اندوه می لرزید ادامه داد: " نیمه های شب بود که خانم بردارم به اتاقم آمد و گفت، برادر، گل پمه فوت کرد، اما طفل تان زنده است. صبح آن روز به قبرستان قریه رفتم و قبری برای گل پمه حفر کردم و در نهایت او را قبل از طلوع آفتاب با همکاری چند تن از اهالی قریه به خاک سپردم."

خیالی جان حال ناگزیر است دخترش آمنه را به تنهایی با شیر خشک بزرگ کند.

او که سه سال اخیر زند گی اش را وقف پرورش دخترش کرده می گوید که تصمیمی برای ازدواج دوباره ندارد.

گاهی اوقات برای نجات زنان بیمار حتا کمک جستن از یک کلینیک محلی به تنهایی کافی نیست.

غنچه، خانمی 25 ساله که در قریه پاینده خیل ولسوالی خیر کوت زندگی می کند. وی از شوهرش یار محمد دو دختر دارد.

او زمانی که با دردهای پیش از زایمانِ سومین طفلش دست و پنچه نرم می کرد، توسط برادرش عبدالله برخلاف سنت های حاکم، به کلینیک ولسوالی خیرکوت که ده کیلومتر از آنها فاصله داشت برده شد.

 عبدالله می گوید: " وقتی به کلینیک رسیدم متوجه شدم که در آنجا فقط یک داکتر مرد با یک نرس و جود دارد. داکتر برایم گفت: "من متخصص زایمان نیستم. ما هیچ بستری در اینجا نداریم و حتا نمی دانیم این خانم را چگونه کمک کنیم، پس بهتر است به کلینیک دیگری بروید."

عبدالله می گوید او خیلی به داکتران التماس کرد تا خواهرش را نجات دهند، اما بی نتیجه بود.

"وقتی داکتر جوابم داد تصمیم گرفتم خواهرم را به جایی دیگری ببرم، ولی ناگهان متوجه شدم که دستان غنچه خیلی سرد شده و به صداهایم نیز جواب نمی دهد. وقتی تکانش دادم، حرکت نداشت."

 زن جوان قبلا جان باخته بود.

عبدالله گفت: " در نهایت به اندوه غلبه کرده غنچه را دوباره به خانه بردم و در قبرستان قریه ای مان به خاک سپردم."

مسوولیت دولت

ناجیه بابکرخیل یکتن از قانون گزاران در ولایت پکتیکا می گوید که دولت مسوولیت هایش را طبق قانون اساسی افغاستان انجام نمی دهد، ورنه  ماده 52ام آنها را مکلف به فراهم نمودن خدمات صحی برای تمام شهروندان می کند.

او می گوید: " دولت در ارایه خدمات صحی برای شهروندان به طور کامل ناموفق و ناکام بوده است."

وی افزود: "من ادعاها را مبنی به موجودیت داکتران و شفاخانه های خیالی در پکتیکا تایید می کنم. در پکتیکا فساد در سطح بالایی قرار دارد که این مسله منجر به مرگ تعداد زیاد کودکان و زنان باردار می شود."

در همین حال، آقای ولی گل، رییس صحت عامه در ولایت پکتیکا در پاسخ به پرسشِ آی دبلیو پی آر مبنی بر میزان بلند مرگ و میر در اثر ناکامی دولت در فراهم آوری امکانات صحی، چنین گفت: "باید بپذیرم که ما به جز از داکتر هما هیچ قابله ای دیگر در ولایت پکتیکا نداریم و این بزرگترین مشکلی است که زنان باردار به آن مواجه اند. می پذیرم که در پکتیکا میزان مرگ و میر مادران در هنگام زایمان به دلیل موجود نبودن امکانات ابتدایی صحی بیشتر است، اما با آن هم بطور دقیق نمی توانم بگویم که سالانه 200 یا 300 زن باردار جان های شان را از دست می دهند، چون ریاست مان ارقام درستی در این مورد در اختیار ندارد."

 آقای ولی گل می گوید که بزرگترین دلیل افزایش میزان مرگ و میر، استانداردهای ضعیف آموزش و پرورش بین دختران محلی است و بی ثباتی موجود در این ولایت نیز کار را برای جذب کارمندان صحت از بیرون دشوار ساخته است.

وی می گوید: " شما یک مکتب اناث را  در پکتیکا پیدا نمی کنید که از صنف دوازده فارغ بدهد. از سوی دیگر، داکتران ولایات دیگر از ناامنی در پکتیکا هراس دارند و جرات نمی کنند به این ولایت سفر کنند. پس دولت چه کار کند؟" 

با آن هم اما تلاش ها برای بهبود مراقبت مادران در ولایت جریان دارد که از آن جمله می توان از طرح تاسیس یک مرکز قابلگی در شرن نام برد.

همچنان نگاهی به ایجاد مراکز جدید قابلگی در ولایات افغانستان بیندازید.)).

و دخترانی وجود دارد که در آرزوی خدمت به مردم شان استند و می خواهند آنها را کمک کنند، البته اگر به آنها فرصت داده شود.

هیلی، دختر ده ساله از قریه ملیزو است که در مکتب متوسطه بی بی عایشه در خیرکوت درس می خواند. او بلافاصله پس از تولدش مادرش را در اثر بی توجهی صحی از دست داد.

هیلی یک شاگرد الگو است و با انگیزه درس می خواند.

او می گوید: " می خواهم در آینده داکتر شوم. اگر یک داکتر زن در کلینیک قریه مان وجود می داشت، حال مادرم در کنارم می بود."

Afghanistan
Women
Frontline Updates
Support local journalists