زرتشتیان ایران؛ جدال برای ماندن یا رفتن

نیلوفر رستمی درواشنگتن

زرتشتیان ایران؛ جدال برای ماندن یا رفتن

نیلوفر رستمی درواشنگتن

سیزده قرن پس از حمله اعراب مسلمان به ایران که زرتشتیان را بر سر دو راهی انتخاب میان مهاجرت یا پذیرش آیین تازه، اسلام، قرار داد شمار بازماندگان این دین باستاني همچنان رو به کاهش است و ظاهرا آنها باید از فنا یا بقا یکی را برگزینند.

زرتشتیان با گزینه‌های دووجهی بیگانه نیستند زیرا این آیین، براساس رویارویی دایمی دو جبهه بنا شده است: نبرد دیرین شب و روز، اهریمن و اهورامزدا، تاریکی و روشنی، پاکی و ناپاکی و بسیاری نمونه‌های دیگر که در آموزه های زرتشت وجود دارد.

سال‌هاست که دیگر خبری از تصرف اموال و زمین‌های زرتشتیان در ایران که از قرن‌ها پیش وجود داشته نیست اما هنوز هم آن ها با مشکلاتی بر سر استفاده از املاک خود روبرو هستند.

تا يكسال قبل انجمن زرتشتيان تهران اجازه داشت در ساعات تعطيل از تالار مدارسی که رسما مالک آنهاست استفاده كند. اما به گفته رستم وحيدي، موبد زرتشتی ساکن کالیفرنیا " حالا ديگر مانند سابق به انجمن اجازه نمي‌دهند از ملكش براي مراسم مذهبي در ساعات تعطيل استفاده كند و دولت هم هيچ پاسخ قانع کننده‌ای دراين‌باره نمی‌دهد. "

مدارس زرتشتيان در تهران، از موقوفات انجمن زرتشتيان است و مطابق قوانین ایران، مدارس اقليت‌های مذهبی بايد زير نظر دولت و تحت مدیریت مسلمانان باشد. دولت ایران در ازای در اختیارداشتن امور این مدارس، هرسال اجاره اين موقوفات را به انجمن زرتشتيان می‌پردازد.

علاوه بر این، زرتشتیان ایران مطابق قوانین جمهوری اسلامی اجازه ندارند زیارتگاه‌ها و اماکن مذهبی تازه‌ای به وجود آورند.

در طول تاریخ، تصرف زمين‌های زرتشتيان در شهرهای مختلف به دست مسلمانان، یکی از علل مهاجرت آنها به خارج از ایران و یا رفتن به نقاط بیابانی داخلی همچون شهر یزد بوده است.

نخستین موج مهاجرت زرتشتیان ایرانی به هند از سال‌های ابتدایی ورود اسلام به ایران آغاز شد و تا سال‌ها ادامه یافت. دومین موج، همزمان با استقرار حکومت صفویه و رسمیت یافتن تشیع در ایران بود که شمار زیادی از زرتشتیان به پذیرش اسلام ترغیب شدند و یا صلاح دیدند که برای حفظ ایمان خود، به مناطق مهجور و بیابانی کوچ کنند.

در دوره‌های مختلف، زرتشتیان به حکم روحانیون شیعه که قدرت فراوانی داشتند مجبور بودند برای آنچه "زندگی امن در قلمرو اسلامی"نامیده می‌شد به حکومت، مالیات یا "جزیه" بپردازند. در همین سال‌ها تا دوران قاجار قوانین سختگیرانه‌ای علیه زرتشتیان به اجرا در می‌آمد که آنها را از تجارت و سفر منع می‌کرد و یا اجازه نداشتند در روزهای بارانی از خانه خارج شوند.

اردشير خاضع از زرتشتیان ایرانی كه سال ۱۹۸۷در بمبئی هند درگذشت در خاطراتش از دوران کودکی در ایران می‌نويسد که مسلمانان، آنها را نجس می‌دانستند: "حتي حق نداشتيم روي زمين هاي كشاورزي راه برويم چون باعث نجس شدن محصولاتشان مي شديم . من كه بچه ۶ساله اي بودم و مسير حجره تا خانه برايم زياد بود يك روز دزدكي از روي زمين مسلمان ها راه رفتم تا زودتر برسم اما من را ديدند و پايم را به فلک بستند و هر چه داد زدم فايده نداشت"

امروزه یزد علاوه بر تهران بزرگترین جمعیت زرتشتیان ایران را در خود جای داده است. اما آمار دقیقی درباره شمار زرتشتیان در ایران موجود نیست.

تنها آمار از زرتشتيان طبق سرشماري سال ۱۳۷۵است كه جمعيت آنهارا نزدیک به ۲۸هزار تن نشان مي دهد. اما ده سال بعد، که سرشماری بدون اشاره به مذهب شهروندان ایرانی انجام شد، شمار دقیق زرتشتيان در ابهام فرورفت.

اکنون با توجه به مهاجرت سال‌های اخیر، زرتشتيان ایران جمعيت خود را ۱۰تا ۱۵هزارنفر تخمين مي‌زنند.

اما مهاجرت، تنها عامل کاهش جمعیت زرتشتیان محسوب نمی‌شود زیرا علاوه بر ایران، در هند و سایر نقاط جهان نیز شمار آنها رو به کاستی است.

در هند که دارای بزرگترین جمعیت زرتشتیان است، بسته بودن جامعه آنها در زمینه ازدواج با افرادی از دیگر جوامع و یا معتقد به دیگر مذاهب هستند، باعث شده تا هر ده سال، حدود ده درصد از جمعیتشان را از دست بدهند.

پیشوایان یا موبدان سنتگرا در میان پارسیان هند، از سوی برادران زرتشتی وادیا (Wadia) در بمبئی، عامل اصلی کاهش جمعیت آنها محسوب می‌شوند. زرتشتیان سنتگرا، با ازدواج خارج از دایره مذهب مخالفند و معتقدند که فرزندان چنین ازدواج‌هایی خارج از جامعه پارسیان هند، به هیچ وجه زرتشتی به شمار نمی‌آیند. برادران وادیا - از تاجران پرنفوذ در بمبئی در واکنش به آنها، راه اصلاحگرایانه‌ای در پیش گرفته و آتشکده‌ای ساخته‌اند که می‌گویند به روی همه باز است. این دو برادر تاجر معتقدند "سنتگرایان زرتشتی بیش از آنکه به فکر بقای دین باشند به فکر خلوص نژادی هستند."

اما جامعه زرتشتیان ایران تا چه حد به برخوردی اصلاحگرایانه در این باره نیاز دارد؟

موبد رستم وحيدی كه چند سال ازمهاجرتش به كاليفرنيا می گذرد نیازی به "اصلاح آیین زرتشتیان" نمی‌بیند و در ادامه، درباره شرایط ازدواج زرتشتی با غيرزرتشتی‌زاده پاسخی دارد که از موبدان ساکن ایران نمی‌توان شنید. او می‌گوید: "انجمن موبدان با چنین ازدواج‌هایی مخالفتی ندارد و در هيچ جای اوستا، منع ازدواج با غيربهدين نیامده است."

به گفته این موبد، در دوران پیش از ورود اسلام به ايران نيز ازدواج زرتشتی‌ها با غيرزرتشتی رایج بوده، اما آنچه باعث شده که در این سال‌ها با چنین کاری مخالفت شود "تبعیت از قوانين جمهوري اسلامي است. حكومت اسلامي چنان فشاري بر انجمن زرتشتيان و موبدان براي عدم تبليغ دين وارد مي‌كند كه مجبوريم براي حفظ خود ترفندهایی را براي منع ازدواج با غيربهدين به كار گیریم."

این موبد زرتشتی می‌افزاید طي قرن‌ها انجمن موبدان تصمیم گرفته که از لحاظ دينی چنین ازدواجی را برای درون ایران، مشكل‌دار جلوه دهد.

امروزه علاوه بر آمریکا، زرتشتیان ایرانی در دیگر کشورها نظیر بریتانیا، کانادا و استرالیا پراکنده و دارای عبادتگاه خاص یا آتشکده‌اند.

با این حال، زرتشتیان ایرانی از ده سال قبل که اصلی‌ترین پیشوای خود، موبد رستم شهزادی را از دست دادند دیگر دارای یک رهبری مذهبی متمرکز نیستند. رستم شهزادی که با توجه به مرتبه مذهبی‌اش، به موبد موبدان معروف بود در نخستین ماه‌های پس از انقلاب ایران در مجلس خبرگان قانون اساسی نقش مهمی ایفا کرد و جلوی تغییر رنگ‌های پرچم ایران را گرفت. گروهی از روحانیون در آن مجلس پیشنهاد کرده بودند تا رنگ پرچم ایران یکدست سبز شود.

پس از مرگ او، هیچ موبد زرتشتی ایرانی نتوانست جایگاه موبد موبدان را کسب کند زیرا بنا به سنت، این عنوان به موبدزاده‌هایی داده می‌شد که از کودکی در مدرسه مذهبی "کاما آتورنان" (Cama Athornan) در بمبئی تحصیل کرده باشند.

مدت‌هاست كه ديگر کمتر موبدزاده‌ای مایل است با تحصيلات عاليه مذهبی، پا در جای پای پدرش بگذارد. در عوض، آنها ترجیح داده‌اند که مانند اردشیر خورشیدیان، جراح چشم‌پزشک در تهران، به دانشگاه رفته و با تحصیل علم به جامعه خود خدمت کنند.

موبد اردشير خورشيديان كه فقط در مراسم خاص مذهبی حضور می‌یابد درباره بی‌علاقگی موبدزاده‌ها به شغل موروثی‌شان معتقد است که ‌مذهب، معناي قديمش را از دست داده است.

او می‌گوید: "وقتي من می‌توانم با پزشكی برای مردم، بيشتر مفيد باشم چرا وقت خودم و مردم را با اوستا و آداب كفن و دفن تلف كنم؟ در شرایطی که زمانه عوض شده و خود مردم هم می‌توانند برای مرده‌هايشان اوستا بخوانند هركس بايد زرتشت خود باشد."

زرتشتيان ایرانی اغلب به زبان فارسی دری صحبت می‌کنند که متفاوت از دری رایج در افغانستان است و به طور شفاهی از نسلی به نسل ديگر منتقل می‌شود. اما قدیمی‌ترین نسخه‌های اوستا، کتاب مقدس زرتشتیان با الفبایی نوشته شده که امروزه "اوستایی" یا ‌‌"دین‌دبیره" نامیده می‌شود و کمتر زرتشتی‌ای می‌تواند با این خط‌ بنویسد.

برخی دانش‌آموزان زرتشتی در مدارس ويژه خود اندکی با این الفبای کهن آشنا می‌شوند اما تحصیل دروس مختلف به زبان رسمی ایران، یعنی فارسی است.

از آنجا که شمار دانش‌آموزان زرتشتی اندک است و مدارس‌شان نیز در اجاره وزارت آموزش و پرورش، آنها در کلاس‌هایی که اغلب دانش‌آموزان مسلمان هستند تحصیل می‌کنند. با این تفاوت که هنگام درس تعلیمات دینی اجازه دارند كلاس خود را با معلم زرتشتی بگذرانند، که کتابش زير نظر انجمن موبدان تهيه شده و در آن، اصول دين زرتشت به آنها تعلیم داده می‌شود.

البته خروج از کلاس تعلیمات دینی اسلام به قصد حضور در کلاس تعلیمات زرتشتی، همیشه هم برای دانش‌آموزان کار آسانی نیست.

كتايون يزشنی، ۲۶ساله که حالا در آمريكاست از سال‌های تحصیلش در دبیرستان، خاطره تلخی دارد درباره اصرار يكی از همکلاسی‌های مسلمانش برای متقاعد کردن او به پذیرش اسلام: "او می‌گفت اگر مسلمان نشوم به جهنم مي‌روم و شاید چون خيلی دوستم داشت نمی‌خواست چنین اتفاقی برایم بیفتد. برای همین، يكبار روي قسمت پايين مانتويم جوهر قرمز ریخت تا خجالت بكشم و نتوانم از جايم بلند شوم و به كلاس دينی زرتشتی ام بروم!"

نیلوفر رستمی یک روزنامه‌نگار ایرانی زرتشتی است که اخیرا مقیم ایالات متحده آمریکا شده است.

Iran
Frontline Updates
Support local journalists