تلفنهای تهدیدآمیز به صدا درمیآیند
مانور اصلی برای کنترل مخالفان دولت ایران نه در خیابانهای پایتخت که از طریق خطوط تلفن انجام میشود.
تلفنهای تهدیدآمیز به صدا درمیآیند
مانور اصلی برای کنترل مخالفان دولت ایران نه در خیابانهای پایتخت که از طریق خطوط تلفن انجام میشود.
در تظاهرات روز قدس ـ آخرین جمعه ماه رمضان ـ بر خلاف سال گذشته مخالفان حکومت ایران هیچ حضوری نداشتند. این البته به معنی کاهش هواداران جنبش سبز نیست اما نشاندهنده تکنیکهای حکومت برای کنترل آنان است.
البته هنوز هم ناهماهنگی میان دستگاههای مختلف امنیتی و نظامی در حکومت وجود دارد. نمونهاش انتقاد سردار اسماعيل احمدي مقدم فرمانده کل نيروي انتظامي از برگزاری مانوری یک روز پیش از تظاهرات روز قدس در تهران بود که اجرای آن را در چنین روزی ناشی از بدسلیقگی همکارانش دانسته بود.
این مانور که نامش هم به صراحت "مهار" گذاشته شده بود، از سوی نيروي انتظامي و پليس امنيت ضد شورش تهران برگزار شد. نیروهای پلیس در نقاط مختلف شهر به ويژه مسيرهاي منتهي به دانشگاه تهران - که معمولا به مرکز اصلی تجمع مخالفان تبدیل میشود - استقرار يافتند. تعداد زيادي از نيروهاي پليس امنيت با پوشش لباس فرم ويژه نيز به همراه پليسهاي موتورسوار اقدام به گشتزني در سطح شهر كردند.
اما مانور اصلی نه در خیابانهای پایتخت که از طریق خطوط تلفن انجام شد. در روزهای منتهی به تظاهرات روز قدس، هزاران نفر از شهروندان تهرانی شمارههای عجیب و غریبی را بر روی صفحه تلفنهای همراه خود دیدند. تلفنهای تهدیدآمیزی که از آنها میخواست تا روز تظاهرات در خانه بمانند. برخی دیگر از طریق تلفن احضار شدند و از آنها خواسته میشد به دادسرای انقلاب مستقر در زندان اوین و یا مراکز ناشناس امنیتی در نقاط مختلف تهران مراجعه کنند.
یکی از این مراکز در طبقه پنجم زیرزمین ساختمانی در خيابان مطهري تهران است. یکی از افرادی که به این مرکز احضار شده بود میگوید: "من تا پیش از این نه دستگیر شده بودم و نه پروندهای داشتم اما به من تلفن زدند و گفتند که اتومبيلم را در يكي از خیابانهای منتهی به تظاهرات عاشورای سال گذشته ديدهاند. از من خواستند تا براي توضيح درباره اين موضوع به این مركز مراجعه كنم. "
به یکی دیگر از احضارشدهها توصیه شده بود که در روز تظاهرات اصلا در تهران نباشد.
برای افرادی که البته از نظر ماموران امنیتی مهمتر جلوه میکنند قضیه فرق میکند. ماموران خود نیمه شب به خانه این افراد میریزند و آنها را چند روز در بازداشت نگه میدارند تا مطمئن شوند که آنها در راهاندازی ناآرامی در روزهای خاص نقشی نخواهند داشت.
حکومت یک آرشیو بزرگ از اسامی افرادی که احتمال میدهد طرفدار فعال جنبش سبز باشند درست کرده است. بسیاری از اینها کسانی هستند که در كانون اعتراضات تظاهرات سال گذشته قرار داشتند.
حکومت از این آرشیو بزرگ در آستانه تظاهرات ۲۲ بهمن سال گذشته به خوبی استفاده کرد تا مهمترین مناسبت رسمی حکومتی به صحنه حضور مخالفان در خیابانها منجر نشود. به یکی از کسانی در جریان تظاهرات قبلی بازداشت شده بود هشدار داده بودند که اگر در محدودهای خارج از محله زندگیاش در شمال شهر تهران دیده شود، بلافاصله بازداشت خواهد شد: "به من گفتند معلوم نیست این بار چهقدر در زندان بمانم."
بهتدريج و با افزایش قدرت کنترل حکومت، دامنه دستگيريها افزايش يافته و ممکن است هر كسی هر جایی دستگير شود. خیلیها در طول چند ماه گذشته در قطعه ۲۵۷ گورستان بهشتزهرا بازداشت شدند، جایی که چند تن از کشتهشدگان تظاهرات در آنجا به خاک سپرده شدهاند. افراد دیگری در روزهای عادی در خيابان وقتی که مشغول عكاسي بودهاند و یا هنگام رانندگی بوق زدهاند دستگیر شدند و از آنها همیشه پرسیده میشد که در درگيريهاي سال گذشته كجا بودند؟
بازداشت بسیاری از این شهروندان عادی از چند ساعت تا چند روز بیشتر طول نمیکشد. از آنها عكس میگیرند و فرم مخصوص به آنها داده ميشود تا پركنند و به اين ترتيب صاحب پروندهای در دستگاه اطلاعاتي ميشوند. موبايلهايشان نيز ضبط میشود. با وارسي پيامكها و شماره تماسهای بازداشتشدگان لیست افراد مشکوکی که حکومت باید مواظبشان باشد گسترش مییابد.
به صاحبان مویابلهای ضبط شده گفته میشود که با آنها تماس خواهند گرفت تا بیایند و گوشی خود را پس بگیرند. اما بسیاری ترجیح میدهند تا از خیر چنین کاری بگذرند تا مبادا در رویارویی مجدد با ماموران امنیتی روانه زندان شوند.
يكي از دستگيرشدهها كه در آستانه روزهاي مهم به او تلفن زده ميشود، ميگويد: بارهای اولي كه به من تلفن زده ميشد کاملا آشفته بودم، پيوسته با بازجويي در ذهنم صحبت ميكرد و در حال پيدا كردن دليل و توضيح حتی براي كارهاي عادی روزمرهام بودم. او میافزاید: به تدريج وقتی که فهمیدم براي برخي از همكاران و دوستانم نيز چنين اتفاقي افتاده، ترسم ريخت و ديگر از جواب دادن به تلفنهاي ناشناس خودداري ميكنم.
تلفنها فقط به پروندهدارها محدود نميشود، خانواده برخي از قربانيان، نيمه شبها مزاحمهای تلفني دارند. مادر اشكان سهرابي يكي از آنهاست كه ميگويد، افرادي به خانه او تلفن ميزنند و ميگويند اشكان را ديدهاند و او بيخود سر قبر فرزندش ميرود.
يك روانشناس ميگويد فشارهاي رواني اینچنینی كه براي كنترل اعمال ميشود، گاه حتي باعث ميشود فرد باور كند كه واقعا متهم است. به نظر اين روانشناس حكومت ميخواهد به فرد بگويد "مانند خدا در همه حال ناظر بر احوال اوست و به اين ترتيب مقاومت او را در هم بشكند".
به اعتقاد او سركوب شديد در طول یکسال گذشته و اخبار مربوط به تجاوز و شكنجه جامعه ايران را به "جامعهاي تروماتيک و دارای زخمهای روحی تبديل كرده، كه در آن اخلاق فرو ريخته و وجدان جامعه به شدت آسيب ديده است."
یک استاد دانشگاه كه روانشناسي اجتماعي درس ميدهد میگوید كه شبيه چنين اتفاقاتي در اتحاد جماهير شوروي سابق و نيز در آلمان نازي افتاده است، "اما اين سيستم كنترل هم محدوديتهايي دارد. اگر كه جامعه بتواند به مدد پويايي و نيز همبستگي افراد روحيه خود را ترميم كند، ماموران حكومتي كه همواره دنبال مظنون ميگردند، مانند خوره به جان خود سيستم ميافتند."