در اقلیت هستی پس بر حق هستی!
رهبران جمهوری اسلامی خود را اقلیتی بر حق میدانند، اقلیتی که طبق تفسیر آنها از آموزههای شیعی مشروعیت حکومت کردن بر اکثریت را دارد.
در اقلیت هستی پس بر حق هستی!
رهبران جمهوری اسلامی خود را اقلیتی بر حق میدانند، اقلیتی که طبق تفسیر آنها از آموزههای شیعی مشروعیت حکومت کردن بر اکثریت را دارد.
چرا مقامات جمهوري اسلامي از سرکوب خشن مخالفان ابایی ندارند؟ به نظر ميرسد دلیل اینکار پيش از آنكه ناشی از نگرانی آنها از خطر سقوط احتمالي نظام اسلامي باشد، ریشههایی ايدئولوژيك در تلقی آن ها از مذهب شیعه دارد.
در طول تاریخ شیعیان همواره در اقلیت قرار داشتهاند. امامان شیعه هیچگاه به اندازه کافی پیروان پرشمار و سرسپرده نداشتند تا بتوانند حق خود را از حاکمان وقت - که در نظر شیعیان غاصب بودند - بگیرند. برعکس آنها همواره یا با زور و یا با انواع دسیسهها سرکوب شدند.
سير تاريخي اقليت بودن در تاريخ اسلام و به تصور شيعيان بر حق بودن، ميراثي است كه به جمهوري اسلامي نيز رسيده است. اقليت بودن و برحق بودن اين اختيار را به مقامات جمهوري اسلامي ميدهد كه در برابر مخالفان هرچند اكثريت را تشكيل ميدهند به مقاومتي خشن دست بزنند و در خارج عرفهای پذیرفته شده بینالمللی را نادیده بگیرند.
جمهوري اسلامي در سه دهه گذشته دوستان و متحدان بینالمللی قدرتمندي نداشته است. این نوع رژیم در ميان كشورهاي دنيا در اقليت است. اما جمهوري اسلامي در تمامي رسانههايش به اين در اقليت بودن افتخار میکند و آن را ناشی از حقطلبي و در نتیجه دلیل مشروع بودن خود میداند. توجيهي كه در نهايت به مذهب تشيع باز ميگردد.
آيتالله خميني بنيانگذار جمهوري اسلامي در وصيتنامهاش كه حالا جزو دروس اجباري تمام دانشگاههاي ايران است، جمهوري اسلامي را تنها حكومت تاييد شده از سوي خداوند دانسته و ميگويد: "من به ملت ايران توصيه ميكنم بر اين راه الهي ادامه دهند و نه به شرق ملحد و نه به غرب كافر وابسته نشوند و در اين راه پايداري كنند."
تنها كمتر از يك درصد از جمعيت بيش از يك ميلياردي مسلمانان را شيعيان تشكيل ميدهند، و ايران تنها كشوري در جهان است كه اكثريت مردمانش شيعه هستند.
تشيع حاصل اختلافي سياسي براي حكمراني پس از وفات پيامبر اسلام است. شيعيان معتقدند كه تنها امامان آنان - که از سوی خداوند انتخاب شدهاند - براي حكومت صلاحيت داشتهاند. همين انديشه سياسي نزاعهای خونينی را ميان شيعيان معترض و حاکمان سنی مذهب وقت یا همان خلفاي اسلامي پديد ميآورده است.
آيتالله خامنهاي همواره با تشبیه شرایط زمان خود به دوران اوليه اسلام در ۱۳۰۰ سال پیش قصد دارد تا نظام ولايت فقيه را در ميان تودههاي مذهبي همان نظامي معرفي كند كه امامان شيعه ميخواستهاند برپا كنند اما خلفاي سنی مذهب با زور یا با دغل اجازهاش را ندادهاند.
مفسران حكومتي سخنرانيهای رهبر جمهوری اسلامی را را صريحتر تفسیر و تشریح میکنند و او را مستقیما در جاي امام علی، امام اول شيعيان قرار ميدهند. ایرانیان شیعه معتقدند که امام علی حاکم منصوب شده از سوی خداوند برای مسلمین بوده و تنها او مشروعیت و حق حکومت داشته است. اما امام علی که طرفداران اندکی داشت نتوانست حکومت پایداری داشته باشد و به اعتقاد شیعیان مظلومانه از حق خود محروم شد.
با اين شبيهسازي تاريخي آيتالله خامنهاي در ايران امروز، مظلوم برحق و البته در اقليت است. هواداران سرسپرده او بارها این جمله را تکرار میکنند که "رهبر تنهاست" و این تنهایی نشان از مظلومیت آیت الله خامنهای دارد.
اما تفاوت اینجاست که اینبار بر خلاف دوران امام اول شیعیان به هیچ وجهی نباید حکومت را از دست داد. روحالله حسينيان، نماینده تندرو مجلس و مشاور امنیتی احمدینژاد در يك گفتوگوی تلويزيوني در دیماه گذشته ابراز كرد كه امروز بايد با مخالفان آنچنان شدید برخورد شود كه ديگر نظام اسلامي با چنين بحرانهايي مواجه نگردد. او با تشبيه آيتالله خامنهای به امام اول شيعيان، هر گونه سازش و مذاکره با مخالفان را رد کرد و گفت: "شيعه در طول تاریخ هيچگاه از صلح سودي نبرده است و حالا هم نبايد از در صلح با ميرحسين موسوي وارد شد".
از سال ۱۳۶۸ تا ۱۳۸۴ - یعنی در تمام دوران ریاست جمهوری علی اکبر هاشمي رفسنجانی و محمد خاتمي که سعي داشتند جمهوري اسلامي را به يك حكومت عرفیتر تبديل كنند - برخی از بازماندگان جنگ هشتساله ايران و عراق و همچنین كساني كه به شدت معتقد به رسالتي جهاني براي مذهب تشيع بودند، از جامعه ايراني كناره ميگرفتند و حلقههاي متمركزي را در نهادهاي زير نظر رهبري و يا در تشکلهای سنتی مذهبي مانند هياتها تشكيل ميدادند و به جذب طبقات فرودست جامعه و مذهبيان تندرو مي پرداختند.
در اثر این تلاشها آنان توانستند اقلیتی قدرتمند و متراکم از هواداران خود به وجود آورند. محمود احمدينژاد فرزند همين اقليت است، او با هياتهاي مذهبي تندرو پيوندي عميق دارد و مداحان معروف و پرنفوذ – گروهي از خوانندگان مذهبی كه سهم به سزايي در تشبيه آيتالله خامنهاي به امامان شيعه دارند - از نزديكان و دوستان او به شمار ميروند. در اولین روزهای اعتراضات پس از انتخابات ریاست جمهوری اخیر آیتالله خامنهای به صراحت گفت که دیدگاههایش به احمدینژاد نزدیک است.
به نظر نمیرسد محمود احمدينژاد اعتقادي به مشروعیت ناشی از در اكثريت بودن داشته باشد. در روزهای قبل از انتخابات خردادماه بیانیهای از سوی جمعی از کارمندان وزارت کشور صادر شد که درآن فاش شده بود یک آیتالله پرنفوذ با ارایه تفسیری از آیه ۲۴۹ سوره بقره در قرآن به هواداران خود، خواهان تقلب در انتخابات به نفع احمدینژاد شده بود که به نظر او برحق است اما در اقلیت قرار دارد.
در حالي كه در روز ۲۵ خردادماه گذشته بيش از دو ميليون نفر در خيابانهاي تهران عليه احمدینژاد شعار دادند او در جشن پيروزي خود پس از انتخابات معترضان خود را چهارتا خس و خاشاك خوانده بود.
فرهنگ در اقليت بودن گويا احمدينژاد را به اين تصور رسانده است كه اصولا او بر حق است. مهم نیست که ميليونها نفر با رياستجمهوري او مخالف هستند مهم این است که او تایید و حمایت رهبر جمهوری اسلامی - که ادعای جانشینی امامان شیعه را دارد - پشت خود دارد. چنین نکتهای به صراحت از سوی آیتالله مصباح یزدی تئورسين نظام اسلامي و از نزديكان آیتالله خامنهای تایید شد: "وقتی رياست جمهوری [احمدینژاد] حکم تنفیذ رهبری را دريافت کرد اطاعت از او نيز چون اطاعت از خدا واجب است."
آنچنان كه آيتالله مصباح يزدي بارها به صراحت گفته است: "دموكراسي غربي كه مشروعيت حکومت را بر پايه اكثريت ميگذارد نوعی شرک به خداست. نظام جمهوری اسلامي مشروعيتش را از شخص رهبري ميگيرد و رهبر نظام اسلامي ميتواند راي اكثريت را تنفيذ نكند و رد كند."
---
رها تهامی نام مستعار یک روزنامهنگار با سابقه و تحلیلگر اجتماعی در تهران است.