ايرانيها خيابان را انتخاب كردند
معترضان ترجیح میدهند که به جای استفاده از انواع روشهای مسالمتآمیز، تکلیف خود را با رژیم در خیابانها روشن کنند و این میتواند آینده خونینی را ترسیم کند.
ايرانيها خيابان را انتخاب كردند
معترضان ترجیح میدهند که به جای استفاده از انواع روشهای مسالمتآمیز، تکلیف خود را با رژیم در خیابانها روشن کنند و این میتواند آینده خونینی را ترسیم کند.
تظاهرات، مصادف با مهمترین روز مذهبی ایرانيها بود: عاشورا. این روز یادآور قربانی شدن امام سوم شیعیان است که از قضا در اعتراض به ظلم و فساد حاکم وقت در جنگی نابرابر کشته شد. آیت الله خمینی، بنیانگذار فقید رژیم جمهوری اسلامی ایران بارها اعلام کرده بود که انقلاب سال ۱۳۵۷ نیز برگرفته از قیام حسین بوده و برای همین به پیروزی رسیده است. از قضا موسوی رهبر مخالفان امروز رژیم ایران نیز نام این امام شهید یعنی حسین را دارد و البته گفته میشود که نسبش نیز به او میرسد. شورمندي مذهبي و حماسي عاشورا، هم جنبش سبز و هم طرفداران آيتالله خامنهاي، رهبر جمهوری اسلامی را به وضعيتي رساند تا با تمام توان در مقابل هم صف ببندد.
براي اولين بار در تاريخ شش ماهه رویاروییهای رژیم و مخالفان، طرفين ماجرا زمان دقيق حمله را ميدانستند. از دوهفته قبل از عاشورا، در تمام اجتماعات مجازی اینترنتی از طرفداران جنبش سبز خواسته شده بود که ساعت ۱۰ صبح روز عاشورا به چهار میدان مهم تهران بیایند. طرفداران آيت الله خامنهاي نيز با يك شارژ روحي در این روز به رويارويي با تظاهركنندگان پرداختند. این شارژ روحی از طریق شرکت در مراسم عزاداری مذهبی بزرگداشت عاشورا ایجاد شده بود. مراسمی که در آن مداحان مذهبي اشعاری را در مدح قدیسین شیعه میخوانند، عزاداران را به گریه میاندازند و در اوج خلسه جمع، آیتالله خامنهای را نیز به عنوان یک قدیس و جانشین امام حسین معرفی میکنند و مخالفان او را دشمنان خدا و دین اسلام میخوانند.
از همان ساعت ۱۰ صبح جمعيت نامتمركز هوادارن جنبش سبز در تمامي مسير ۱۳ كيلومتري ميدان امام حسين - که یادآور همین امام کشته شده در روز عاشورا است - تا ميدان آزادي - که تداعیگر پیروزی انقلاب سال ۱۳۵۷ است پخش شدند، تلاش نيروهاي امنيتي، ديگر برای پراكندن جمعيت نبود، بلكه آنان سعي داشتند تا به هر نحوي از اتصال اين جمعيت پراكنده جلوگیری کنند، جمعیتی كه بنا بر تجربه روز ۲۵ خرداد سال جاری ميتوانست در يك چشم برهم زدن يك راهپيمايي ميليوني را تشكيل دهد. بايد اذعان كرد، نیروهای امنیتی از گردانهاي سرتا پا خشن لباس شخصي استفاده ميكنند که عملا به هيچ خط قرمزي پایبند نيستند. این گردانهای لباس شخصی از ابزارهای پلیس مانند با توم و اسلحه استفاده میکنند و با بی سیم از سوی فرماندهان نظامی دستور میگیرند. نیروهای رسمی پلیس میتوانند با این نیروها هر خشونتی را مرتکب شوند و در نهایت اعلام کنند که این نیروها پلیس نبودهاند و از سوی دشمنان بیگانه رژیم یعنی آمریکا و اسرائیل به میان جمعیت آورده شدهاند. نيروهاي ضدشورش هنگام حمله از موتورسیکلتهای سریع استفاده ميكنند كه ميتواند شدت ضربات باتوم را که بر سر تظاهرکنندگان فرود ميآيد، به حد شليك گلوله برساند. بنابر گفته سردار رادان، جانشين فرماندهي كل نيروي انتظامي، نيروهاي امنيتي جمهوري اسلامي از سلاح گرم استفاده نمي كنند. البته تيراندازيهاي مكرر در یکی از چهارراههای مشهور تهران با نام كالج، كه در گوشیهای موبايل معترضين به ثبت رسيده خلاف اين مدعا را ثابت مي كند، اما خشونت با سلاحهاي سرد آن چنان شديد است كه گاه دست بردن به سلاح گرم ضرورتي ندارد. پلیس البته از ابتکارات منحصربهفردی نیز استفاده میکند که جدیدترین آن زیرکردن معترضان در روز عاشورا توسط اتوموبیل بود.
با اين همه شورمندي مذهبی روز عاشورا آنچنان بود كه هوادارن جنبش سبز را كه مردم عادي ايران به حساب ميآيند، تبديل به چريك هاي آموزش ديده كرد. بر خلاف تمام اعتراضات خياباني پيشين اين بار معترضان دست به مقاومتي سنگين در مقابل نيروهاي پليس و لباس شخصي زدند و سعي كردند با آنچه در خيابان پیدا میکردند، پرتاب گاز اشك آور و ضربات باتوم به دستان و حتي شليك گلوله را جبران كنند. آنچه مخالفان دولت انجام میدادند به نوعی یک دفاع از خود بود. در شورشهای خیابانی قبلی مردم سعی میکردند تا از رودررویی با پلیس خودداری کنند، اما به نظر می رسد با را دیکال شدن فضا و امتیاز ندادن حکومت به مخالفان، مردم معترض دفاع را بر فرار ترجیح دادند. در چهارراه اوستا و در نزديكي ميدان آزادي، معترضان عملا تمام چهارراههاي موازي با خيابان آزادي را تصرف كرده بودند و با روشن كردن آتش، گاز اشك آور را خنثي ميكردند. پرتاب سنگ و آجر به نيروهاي امنيتي آنقدر شدید بود که آنان را تا چند صد متر عقب رانده بود و از آنجا كه وسعت درگيري توان عملياتي نیروهای امنیتی را مختل كرده بود، تعداد اندك گارد ويژه امكان حملهاي مجدد را فراهم نميكرد.
بي پروايي معترضان در دو مرکز مهم تهران - چهارراه کالج و زیرپل حافط- در ظهر روز عاشورا آنچنان بود كه شليك مستقيم گلوله هم از ازدحام جمعيت نكاست و معترضان خشمگين كه حالا قربانياني هم داده بودند به پليس يورش بردند و چندين خودرو و موتورسيكلت آن را نابود كردند. سردار عزیزالله رجبزاده فرمانده پليس تهران، در همين روز زخمي شد. حضور فرمانده پليس تهران در كانون شورش میتواند نشانگر ضعف بدنه نيروهاي امنيتي در رویارویی با معترضان باشد. آنچه در روز عاشورا در تهران رخ داد يك مقاومت خياباني بود، مقاومتي كه رژیم جمهوري اسلامي تا اين حدش را انتظار نميكشيد. در تمام آشوبهای سیاسی شش ماه گذشته به هر ترتیبی پلیس توانسته بود مردم را متفرق کند اما در روز عاشورا و پس از شش ساعت درگیری مداوم، این مردم بودند که عصر تصمیم گرفتند به خانههایشان برگردند وگرنه از نیروهای امنیتی کاری ساخته نبود. يك شاهد عيني به ياد ميآورد كه چگونه مردي مسن در چند متري نيروهاي پليس در پي يك مامور لباس شخصي ميدويد و او را سنگ باران ميكرد. زنان ايراني را مي توان پيش قراولان حمله به نيروهاي امنیتی در روز عاشورا دانست. در حالی که مردها عقب نشسته بودند، اين زنها بودند که سعی میکردند باتوم را از دستان نیروهای امنیتی بربایند. در روز عاشورا دستگيري هواداران جنبش سبز براي پليس ايران يك دردسر جدي بود. حمله جمعيت و به ويژه زنان براي آزادسازي دستگيرشدگان بارها گارد ضدشورش را وادار به عقبنشيني كرد.
در اين كمونهاي آزاد شده معترضان، اين رهبر جمهوري اسلامي بود كه مخاطب تندترين شعارها بود: "ما ميگيم شاه نميخوايم، اسمش رو رهبر مي ذارن". شعار "مرگ بر ديكتاتور" آن چنان بي پروا از سوي جوان و ميانسال و پیر فرياد زده ميشد كه گويا رژیم سقوط كرده است و رهبر جمهوری اسلامی مانند شاه ایران در سال ۱۳۵۷ از کشور گریخته است.
خيابانهاي تهران در روز عاشورا دست به دست ميگشت و هر زمان كه گارد ضدشو رش جمعيت معترضان را پراكنده ميكرد، دستههاي چندصد نفره سازماندهي شده كه زنان چادري وجه مشخصهاش بودند به راه ميافتاد تا شعارهايي درحمايت از رهبر جمهوري اسلامي سردهد، اما بيپروايي مخالفان و سر دادن مجدد شعار بر ضد رهبر جمهوری اسلامی اين جنگ رواني را هم ناكام ميگذاشت. در بلوار كشاورز دسته حامي رهبري نظام رو بروی مخالفان و در فاصله صد متري متوقف شده بود و شعارهاي له و عليه آيتالله خامنهاي فضا را پرميكرد. اما اتفاق بزرگتر اين بود كه پس از سی سال از تاسیس رژیم جمهوري اسلامي، از ميان تمامي شعارهايي كه معترضان سر ميدادند، تلويزيون حكومتي يك شعار را در پربينندهترين ساعات خود براي پخش برگزيد و آن هم مرگ براصل ولايت فقيه بود. اگرچه پخش این شعار از تلویزیون برای تحریک هر چه بیشتر عواطف نیروهای هوادار آیتالله خامنهای بود اما به هر حال برای اولین بار سراسر ایران فهمید که گروهی جرأت کردهاند و بدوت ترس از عواقب خطرناک کار خود چنین شعاری را سر دادهاند.
ميتوان خوشبینانه تحلیل کرد كه طرفداران جنبش سبز تا سر حد دفاع از خود دست به خشونت ميزنند، اما دفاع به راحتی میتواند به حمله خشونتبار تبدیل شود. گويا مخالفان حکومت از حضور در خيابانها بيشتر استقبال ميكنند تا رویآوردن به دیگر راههای مسالمتآمیز اعتراض مدني نظیر اعتصابات سراسری. در همان شب عاشورا در شبکههای مجازی اینرتنتی تبلیغ شد تا مردم روز بعد از رفتن به سرکار خودداری کنند. اما از این پیشنهاد استقبالی نشد.هر چه هست نميتوان آرامش فرداي روز عاشورا را به حساب سركوب پليس گذاشت. شاید ضعف اطلاعرسانی موجب شکست طرح اعتصاب عمومی شد. شاید هم لازم بود که رهبران جنبش سبز نظیر میرحسین موسوی رسما چنین چیزی را بخواهند. اما میرحسین موسوی - آنچنان که خود نیز در آخرین بیانیهاش ابراز کرد - از مردم درخواستی نکرده بود تا آنها در روز عاشورا هم به خیابانها بیایند. یک دلیل کاملا احساسی میتواند این رفتار عمومی را توجیه کند: به نظر ميرسد نفرت از رژيم آنچنان بالا گرفته كه معترضان ترجيح ميدهند در خيابان رودروي نظاميان قرار گيرند. شاهدان عيني به ياد ميآورند كه معترضان چگونه نام رهبر جمهوري اسلامي را بر آسفالت نوشته بودند و با كوبيدن پا خشم خود را نسبت به نام رهبري نظام نشان ميدادند. از آن سوي ماجرا نيز نيروهاي سركوبگر حكومت سعي داشتند تا همين روحيه نفرت را در ميان اندك هواداران خود بدمند، راهپیمایی هواداران حکومت، در چهارشنبه دو روز بعد از عاشورا یک پیام بیشتر نداشت و آن هم کشتار مخالفان بود. برای اولین بار مقامات رژیم اسلامی در سخنرانیهای خود اعلام کردند که ریختن خون مخالفان حتی بدون محاکمه و حکم قانونی نیز مجاز است. سرکوب مخالفان خشمگینی که اعتراضاتشان را شش ماه پیش با راهپیماییهای سکوت اعلام میکردند اما قربانی دادند، بذرهای نفرتی کاشته است که ممکن است خوشههای خون به بار بیاورد. خشونت حتی در لحن بیانیه رهبر مخالفان میرحسین موسوی نیز نفوذ کرده است. او در بیانیهاش - که پنج روز پس از تظاهرات عاشورا منتشر شد - با نقل قولی از آیتالله خمینی به حکومت هشدار میدهد که "بکشید ما را، ما نیرومندتر میشویم"!
---
رها تهامی نام مستعار یک روزنامهنگار و تحلیلگر اجتماعی با سابقه ایرانی است که از تهران مطلب مینویسد.