آیا ایران میتوانست نشت نفت در خلیج مکزیک را مهار کند؟
مقامات ایران بارها پیشنهاد کمک به آمریکا را در جریان بحران نفتی خلیج مکزیک مطرح کردند اما در داخل کشور نگرانیهای جدی در زمینه توانایی برای رویارویی با نمونهای مشابه وجود دارد
آیا ایران میتوانست نشت نفت در خلیج مکزیک را مهار کند؟
مقامات ایران بارها پیشنهاد کمک به آمریکا را در جریان بحران نفتی خلیج مکزیک مطرح کردند اما در داخل کشور نگرانیهای جدی در زمینه توانایی برای رویارویی با نمونهای مشابه وجود دارد
مقامات ایران اگرچه پیشنهاد کمک به آمریکا را در جریان بحران نفتی خلیج مکزیک مطرح کردند اما این اتفاق در داخل کشور بحثها و نگرانیهای جدی و تازهای در زمینه توانایی ایران برای رویارویی با نمونهای مشابه را برانگیخته است.
محمود احمدینژاد، رییسجمهوری ایران هفتم تیرماه از اعلام آمادگی کشورش برای کمک به مهار نشت نفت و پاکسازی آلودگی در خلیج مکزیک خبر داد. پیشاز این همین پیشنهاد حداقل از سوی پنج مقام عالیرتبه نفتی ایران اعلام شده بود و حتی سردار رستم قاسمی فرماندهی قرارگاه سازندگی خاتمالانبیاء سپاه نیز آن را در حالی تکرار کرد که مدتی پیش از آن نام قرارگاه تحت امرش در لیست تحریمهای جدید سازمان ملل متحد آمده بود.
قاسمی گفته بود: "اين مايه ننگ و شرمندگي است كه آمريكا و انگليس و كساني كه خود را مهد تكنولوژي و ابرقدرت حوزه صنعت و اقتصاد جهاني ميدانند قادر به مهار فوران نفت نباشند."
این گفتهها در حالی بیان میشد که همان زمان چاه نفتی شماره ۲۴ در شهر نفتشهر ایران منفجر شده و سه کشته برجای گذاشته بود. مهار و خاموش کردن این چاه در خشکی ۳۸ روز طول کشید. چاهی که روزانه هشت هزار بشکه نفت تولید میکرد که تقریبا سههزار بشکه بیشتر از تولید روزانه چاه نفتی خلیج مکزیک بود. برای همین برخی رسانههای داخلی با انتقاد از گفتههای مقامات به آنها توصیه کردند که فعلا مشکل همین چاه را برطرف کنند و آمریکاییها را به حال خودشان بگذارند.
به دور از این هیاهوها اما واقعه نفتی خلیج مکزیک بدنه نفتی و مهندسی ایران را با یک سوال جدی مواجه کرد. اگر ایران در شرایط تحریم دچار بحرانی مشابه شود تا چه حد از توان مقابله و مهار برخوردار است؟ جلسات متعددی برای بررسی همین مساله برپا شد که یکی از مهمترین آنها اوایل مرداد ماه با حضور مدیران ارشد شرکت نفت ایران برگزار شد.
در این جلسه حیدر بهمنی، مدیر شرکت ملی حفاری که دفتر کارش در شهر اهواز است، معتقد بود که اگر تجهیزات و ادوات کار به روز شوند و حقوق نیروهای متخصص نیز بیشتر شود ایران مشکلی در در مهار هر گونه نشت و حریق نفتی نخواهد داشت و حتی توان صادرات خدمات فنی مهندسی را هم دارد.
اما محمود زیرکچیانزاده مدیر شرکت فلات قاره که مقر اصلی آن در تهران است معتقد بود که برخلاف خشکی، تخصص حفاران ایران در دریا کافی نیست و تجهیزات فنی آن نیز در داخل کشور وجود ندارد. اتفاقا بهترین متخصصین فراساحل ایران در شرکت تحت مدیریت زیرکچیانزاده مشغول به کارند، کسانی که تجربه خاموش کردن چاههای نفت در زمان جنگ هشت ساله ایران و عراق داشتهاند.
تجربه ایران در امر اطفای حریق نفتی در دریا به جنگ هشت ساله با عراق برمیگردد. عمده سکوهای نفتی ایران در خلیج فارس مورد حملات عراق و حتی آمریکا قرار گرفتند. در آن زمان مهار هر چاه به طور متوسط شش ماه طول میکشید. بازسازی هر کدام از این چاهها وسکوها پس از جنگ سالها به طول کشید و هنوز هم ادامه دارد. کار بازسازی برخی از آنها نیز هنوز شروع نشده است.
همین تجربه موجب شد که ایران به کمک کویتی برای مهار چاههای آتشگرفته پس از حمله عراق به این کشور بشتابد. ایرانیها کوتاهترین زمان مهار حریق چاههای کویتی را در رقابت با دیگر کشورهای دنیا به دست آوردند.
یک کارشناس ارشد حفاری معتقد است که اگرچه ایرانیها در شیوه کار خود سرآمد هستند اما این شیوه در جهان کهنه شده است. او میگوید: "ما با روش سنتی که با نام حمله مستقیم مشهور است کار میکنیم، در ابتدا آتش سر دهانه چاه را مهار میکنیم و پس از آن با سیمان و گل دهانه چاه را بسته و به اصطلاح خفهاش میکنیم."
او میافزاید: "در شیوههای به روزتر حمله به چاه مستقیم انجام نمیشود بلکه با حفر یک چاه افقی، از زیر دهانه به چاه میرسند واز آنجا سیمان و گل تزریق میشود."
جمعبندی جلسه مدیران نفتی این بود که ایران باید متخصصان داخلی خود را از هماکنون برای مقابله با حادثهای احتمالی مشابه خلیج مکزیک تربیت کند. تجهیزات فنی هم باید یا از بازارهای غیر رسمی خریده شود و یا در داخل ساخته شود.
و اتفاقا همین تجهیزات هستند که نقش مهمی در مهار چاههای نفت ایفا میکنند. مثلا برای کنترل فشار گاز درون چاه وولوهای سرچاهی نقش مهمی دارند و باید روی فشار مناسب تنظیم شوند.
در چاه خلیج مکزیک که شرکت بی.پی روی آن کار میکرد و در چاه نفتشهر ایران این وولوها روی فشار متناسب نبودند و همین مساله موجب انفجار شد.
مشکل ایران این است که این وولوهای حساس در کنار تجهیزات مهم دیگری مانند آچارهای هیدرولیکی در سر چاهها باید از خارج خریداری شوند و با تحریمهای تازه خرید آنها سختتر شده است.
یک کارشناس ارشد حفاری میگوید: "بسیاری از فعالیتهای حفاری ایران در دریا وابسته به شرکتهای خارجی است. ما به تعداد کافی دستگاه حفار و دکل دریایی نداریم. حتی خدمات كشتيراني و يدككشي سكوها و دکلهای حفاری نیز در ایران وجود ندارد. سیستمهای لولهگذاری در کف دریا (کیسینگ) هنوز به روشهایی در ایران صورت میگیرد که در دنیا منسوخ شده است. جوشکارهای مجرب ایرانی تجربه کار در عمق بیشتر از ۴۰ متر را ندارند. ایران حتی گل حفاری را هم باید از خارج بخرد."
یک کارشناس دیگر نفتی نیز این سخنان را تایید میکند و میافزاید: " توان ایران در مهار نشت نفت در دریا محدود به عمقهای ۹۰ متر است و به حدی نیست که قابل صادر کردن به جایی باشد." این در حالی است که چاه خلیج نفتی مکزیک در عمق ۱۵۰۰ متری قرار داشت.
برای همین است که ایران برای بهرهبرداری از منابع نفتی خود در دریای عمیق خزر بسیار عقبتر از کشورهای همسایه بوده است. این کشور به تازگی و برای اولینبار سکوی نفتی نیمه شناور "امیرکبیر" را برای عملیات حفاری عمیق در دریای خزر افتتاح کرده است. ساخت این سکو برای ایرانیها ۱۵ سال به طول کشیده بود.
مقامات نفتی ایران هنگام افتتاح این سکو با خوشحالی از ورود ایران به باشگاه کشورهای نفتی فعال در آبهای عمیق خبر دادند، اما حالا که سکو هست متخصص حفارش نیست و برای همین به گفته هدایتالله خادمی، مدیرعامل شرکت حفاری شمال، تعدادی از مهندسین ایرانی برای کسب دانش در این زمینه به نروژ اعزام شدهاند.
در خلیج فارس هم اوضاع بهتر نیست. یک مدیر میانی شرکت ملی حفاری ایران که نخواست نامش فاش شود میگوید: "در روزها و فصلهای پرکار نفتی در خلیج فارس معمولا ۱۰۰ دکل حفاری مشغول به کار هستند، اما ایران با وجود داشتن میادین بسیار بکر و دستنخورده در بهترین شرایط سهمش از این بازار تنها ۱۰ دکل است. بر روی این دکلها هم عموما متخصصین خارجی کار میکنند که به استخدام شرکتهای ایرانی درآمدهاند."
بحران بی سر وصدایی که صنعت نفت ایران را در برگرفته مهاجرت نیروهای متخصص نفتی است که اتفاقا در بخش اکتشاف و حفاری بیشتر رخ میدهد. به گفته محمود محدث، مدیر عامل سابق شرکت ملی اکتشاف ایران: "ما همیشه در حال تربیت نیروی انسانی هستیم اما وقتی رقبای خارجی و منطقهای به این نیروها حقوق و مزایای چند برابری میدهند توان نگهداری آنها را نداریم.»
عمليات حفاري يكي از پرخطرترين مشاغل در همهجای دنیاست. به گفته سيفالله جشن ساز، مديرعامل سابق شركت ملي نفت ايران، ۱۲۰ نفر از كاركنان صنعت نفت در عمليات حفاري چاههاي نفت و گاز در طول هفت سال گذشته كشته شدهاند. گزارش فنی سال گذشته شرکت ملی حفاری ایران نیز حاکی است که در حالیکه در هشت سال گذشته تاكنون استاندارد ۱۰۰ ميليون نفر ساعت كار، در جهان سه كشته بوده اين رقم در صنعت نفت ايران به ۲۰نفر رسيده است که حاکی از استاندارهای پایین ایمنی و بیاحتیاطی هنگام کار است.
برای همین است که مدیر میانی شرکت ملی حفاری میگوید: "اگر قرار است همت عالی در کشور به خرج داده شود بهتر است در راه رفع مشکلات داخلی باشد، غولهای بینالمللی نفتی بلدند از پس مشکلات خودشان برآیند."
کاوه سرافراز نام مستعار یک روزنامهنگار ومتخصص حوزه نفت و انرژی در تهران است.