غرب در آيينه نگاه جوانان ايرانی

مازیار آقازاده

غرب در آيينه نگاه جوانان ايرانی

مازیار آقازاده

. راديو و تلويزيون و روزنامه های دولتی همه و همه پر است از تبليغات ضدغربی.

اما هنگامی كه پای صحبت جوانان ايرانی می نشينی می توانی هوايی متفاوت را استشمام كنی. واقعيت اين است كه ابزارهای تبليغی رسمی و در اختيار دولت هرچند كه می توانند بر ذهنيت بخشی از جامعه تاثيرگذار باشند؛ اما سال به سال به مدد پيدايش ابزارهای جديد و متنوع اطلاعاتی و ارتباطی كنترل دولت بر جريان آزاد گردش اطلاعات ناممكن تر می شود. بيشتر طبقات متوسط شهری در ايران از ماهواره و اينترنت استفاده می كنند. هرچند كه استفاده از ماهواره در ايران طبق قانون جرم محسوب می شود ونيز بسياری ازسايت های اينترنتی فيلتر شده ومی شوند؛ اما اين ممنوعيت عملا نتوانسته است تاثير زيادی در كاهش انگيزه و تلاش مردم به ويژه جوانان به استفاده از اين ابزار های جديد داشته باشد. بنابراين فضای رسانه ای در ايران را می توان به دوبخش رسمی و غير رسمی (زيرزمينی) تقسيم كرد. دربخش رسمی كه كاملا در اختيار دولت است تبليغات شديدی عليه غرب و فرهنگ غربی انجام می شود اما در فضای رسانه ای غير رسمی وممنوع (به لحاظ قانونی) مردم می توانند شناختی مستقيم تر وبی واسطه از غرب و جهان را تجربه كنند. در مجموع جوانان ايرانی می توانند با در كنار هم قرار دادن اين دو بخش به تصويری واقعی تر از غرب دست يابند.



مجيد جوان 24 ساله تهرانی می گويد: "اتفاقا وجود دومنبع اطلاعاتی كاملا متفاوت و متمايز می تواند بهتر ما را به كشف حقيقت رهنمون سازد. در مقايسه دو منبع خبری داخلی و خارجی ما می فهميم كه غرب آنگونه كه در ايران تصوير می شود نيست". اوخود نظر مثبتی نسبت به غرب دارد وتكنولوژی و سطح پيشرفت در آنجا را می ستايد.



جالب اين است كه بيشتر مردم ايران نظرشان به آمريكا مثبت تر از انگليس است. مخصوصا خيلی از كسانی كه مسن ترند معتقدند انگليس در پشت پرده سياست در ايران همچنان نقش بازی می كند و حتی برخی معتقدند اين انگليس است كه به سياستهای امريكا جهت می دهد! به نظر می رسد شكل گيری اين ذهنيت در طبقات مسن تر جامعه بيشتر به دليل سابقه حضوراستعمار گرايانه انگليس در عرصه سياسی واقتصادی ايران است. اما هرچه به قشر جوان نزديك تر می شويم ديد منفی نسبت به انگليس را كم رنگ تر می بينيم. اما در مجموع نظر مردم نسبت به آمريكا مثبت تر از انگليس است.



محمود مهندس بازنشسته وزارت نيرو می گويد: "آمريكاييها خونگرم تر و مهربان تراز انگليسی ها هستند. قبل از انقلاب من تجربه كار با هر دو ملت را داشته ام .مثلا مهندسان آمريكايی با ما مي نشستند و بی دريغ به ما كار ياد می دادند، اما مهندسان انگليسی به مااعتنا نمی كردند و چم و خم كار را پيش خود نگه می داشتند، در مجموع آنها مغرور تر ازآمريكايی ها بودند."

دكتر ظ رئيس يك NGO در تهران (كه اصرار داشت نامش قيد نشود) معتقد است سياست غرب ستيزی و اشغال سفارت آمريكا هزينه های زيادی را تاكنون بر مردم تحميل كرده و اگر ما از اول انقلاب می توانستيم يك سطح روابط تعريف شده ومعقول را با آمريكا وانگليس و ديگر كشورهای غربی ايجاد كنيم امروز وضعيتمان خيلی بهتر بود. وی فرهنگ مدارا و رواداری موجود در غرب را يكی از نكات مثبت فرهنگ غرب و باعث رشد و پيشرفت جوامع مغرب زمين می داند و در عين حال معتقد است از نظر ما شرقی ها بحث استعمار يك نقطه تاريك در تاريخ غرب است، چنانکه حمله اخير آمريكا به عراق و افغانستان می تواند ذهنيتی مجدد از استعمارطلبی غربی را زنده كند".



بيشتر جوانان ايراني اطلاعات خود نسبت به غرب را از راه ديده ها و شنيده ها به دست می آورند.سطح اعتماد بيشتر جوانان ايرانی به رسانه های رسمی پايين است. بنابراين ماهواره ها، اينترنت وگروههای مرجع اجتماعی چون اساتيد دانشگاه و نيز اقوام و دوستانی كه تجربه مسافرت يا اقامت در غرب را داشته اند در شكل گيری ذهنيت جوانان نسبت به غرب موثرتر از رسانه های رسمی هستند.



از علی دانشجوی 23 ساله علوم سياسی در تهران می پرسم كه اگر در جايگاه تعيين سياست خارجی بودی نوع وسطح روابط ايران با كشورهايی چون آمريكا و انگليس را چگونه تعيين می كردی؟ وی می گويد من قطعا سياستهايی را كه الان اعمال می شود را دنبال نمی كردم. من با غرب نمی جنگيدم وشيفته آنها نيز نمی شدم. بلكه بر مبنای منافع و مصالح كشورم سعی می كردم با غرب ارتباط داشته باشم. وی معتقد است شعارهای ضدغربی كه در سی سال گذشته به كرات از ايران شنيده شده بيشتر مصرف داخلی دارد و خيلی از كسانی كه حتی ظاهرا اين گونه شعارها را می دهند قلباُ اعتقادی به آن ندارند. مثلا خيلی از مسئولين كشور فرزندان خود را برای تحصيل و يا زندگی به كشورهای غربی می فرستند. خوب اگر از نظر اينها غرب بد است چرا فرزندان خود را به محيطی بد می فرستند. وی حتی در مورد شعار صدور انقلاب هم معتقد است در اوايل انقلاب اين بحث خيلي جدی مطرح می شد و برخی حتی اين بحث را مثل يك پروژه دنبال می كردند. اما کم کم با محاسبه خطرات چنین آرمانی اين بحث كمرنگ وبه دست فراموشی سپرده شد. وی ايران را بالقوه يكی از كشورهايی دانست كه در آينده می تواند روابط خوبی با غرب داشته باشد، چرا كه از نظر وی در هيچ كشور منطقه همچون ايران ديد مردم نسبت به تعامل با غرب مثبت نيست".





نفيسه زن جوان 32 ساله تهرانی كه 7 سال ازدواج كرده و يك پسر 5 ساله نيز دارد می گويد: "غربی ها از نظر من انسانهايی صريح، بی پرده وكمتر متظاهر هستند. در حاليكه اين خصوصيات در ايرانی ها كمتر موجود است. ايرانی ها به آدم صريح "پررو" می گويند و افراد كمتر متظاهررا "بي مبالات" می نامند. وی با توجه به تجربه 5 ساله زندگي خود وهمسرش در غرب (براي تحصيل) می گويد: "با توجه به تجربه شخصی خودم روابط آزاد جنسی و ضعف نهاد خانواده در فرهنگ غربی را نمی پسندم. اساس و بنياد خانواده به عنوان بستر رشد انسان بسيار مهم است، اما آزادی بيان، آزادی عقيده واديان و احترام به حقوق فردی انسان را نكته مثبت فرهنگ غرب می دانم".



در مجموع نگاه جامعه ايرانی به ويژه جوانان به غرب نگاهی متفاوت از تبليغاتی است كه رسانه های حكومتی به خورد مردم می دهند. اما به نظرمی رسد كه در غرب نگاه مردم نسبت به ايران تحت تاثير تبليغات و شعارهای حكومت ايران قرار دارد. ايرانيان توانسته اند ورای تبليغات رسمی حكومتشان تا حدود زيادی حقايق غرب را بشناسند اما آيا مردم غرب نيز خواهند توانست ورای تبليغات به كشف حقايق جامعه ايرانی دست يابند؟



ما زيار آقازاده-روزنامه نگار وتحليلگر مسايل سياسي در تهران


 

Frontline Updates
Support local journalists