زور اینترنت به «صداو سیما» نمی‌رسد

در حالی که اکثر ایرانی‌ها به اینترنت و ماهواره دسترسی ندارند، این تکنولوژی‌ها نمی‌توانند به تنهایی ابزار تغییر در ایران به شمار روند.

زور اینترنت به «صداو سیما» نمی‌رسد

در حالی که اکثر ایرانی‌ها به اینترنت و ماهواره دسترسی ندارند، این تکنولوژی‌ها نمی‌توانند به تنهایی ابزار تغییر در ایران به شمار روند.

Tuesday, 26 January, 2010
. در ايران، دولت تقریبا انحصار همه وسايل ارتباطی و اطلاعات جمعی را نیز در اختيار دارد.



بخش چشمگیری از جمعيت ايران به ماهواره و اينترنت دسترسی ندارند. صدا و سيمای جمهوری اسلامی ايران برای گمراه کردن این مخاطبان سه انگاره را به طور دایمی تبلیغ می‌کند: نخست، ملت هوشیار و همیشه در صحنه اسلامی ايران. دوم، شيطان بزرگ که همیشه علیه ملت ایران توطئه می‌کند، و سوم، معدود دشمنان داخلی ملت اسلامی که از شيطان بزرگ دستور می‌گيرند. اين تصوير اگر به صورت ماشين سرکوب و تحمیق درنمی‌آمد، می‌توانست شوخی سرگرم‌کننده‌ای به شمار رود. صدا و سيمای جمهوری اسلامی در سال‌های اخير روايتی را ارایه داده است که گرچه برای مخاطبان خارجی دور از حقیقت جلوه می‌کرده اما در گمراه کردن مخاطبان داخلی بسیار موثر و کارآمد بوده است.



انحصاری بودن کنترل رسانه‌ها توسط دولت ایران هيچگاه تا بدین حد موفق و فراگیر نبوده است. گرایش‌های اصلاح‌طلبانه سیدمحمد خاتمی،رئيس‌جمهوری پيشين، بهار مطبوعات را رقم زد اما این بهار چند سالی بيش به طول نيانجاميد. با آمدن محمود احمدی‌نژاد، در سال ۱۳۸۴ دولت به کمک دیگر نهادهای جمهوری اسلامی آمد تا کنترل همه‌جانبه‌ای بر رسانه‌ها اعمال کند. روزنامه‌های متعددی بسته شده‌اند، تجهیزات ماهواره‌ها توقیف و شبکه‌های تلویزیونی ماهواره‌ای با امواج پازاریت غیرقابل دسترس شده‌اند. تعداد زیادی از سايت‌های اينترنتی نیز فيلتر شده‌اند. پس از انتخابات اخیر ریاست جمهوری در ایران اين محدوديت‌ها به حداکثر رسيده و کشور به سمت آنچه که جورج اورول در رمان مشهور ۱۹۸۴ شرح داده پیش رفته است. البته بر خلاف رمان ۱۹۸۴ جمهوری اسلامی این قدرت را از طریق شنود و کنترل افکار همه موجودات ذی‌شعور به دست نیاورده بلکه با گسترش شبکه انحصاری اطلاعات به‌خصوص در رابطه با مخاطبانی که فقير، کم سواد، سالخورده و محافظه‌کار هستند قدرت خود را بسط داده است.



در صورت تداوم اعتراض‌ها و تظاهرات عمومی، حکومت می‌تواند برای حفظ کامل انحصار خود، حتی به قطع کامل شبکه‌های اطلاعاتی و ارتباطاتی دست زند.حکومت با کندکردن سرعت اينترنت، ارسال پارازیت بر روی شبکه‌های ماهواره‌ای، متوقف کردن سیستم ارسال پیامک و حتی قطع کردن تلفن‌های همراه می‌تواند سيستم انحصاری صدا و سيما را به عنوان حقيقت جايگزين به افکار عمومی تحميل کند. اين حقيقت جايگزين طرفداران رژيم را به اين باور رسانده است که هيچ گونه تقلبی در انتخابات اخير رخ نداده، مردم در کشوری با آزادی بيان زندگی می‌کنند، اقتصاد کشور به خوبی اداره می‌شود و آن چند صد نفر معترضی که پس از انتخابات به خيابان‌ها ريخته‌اند و دست به اعمال خرابکارانه زده‌اند از شيطان بزرگ دستور گرفته‌اند. تا زمانی که اين نظام انحصاری ادامه دارد شمار چشمگیری از مردم اين حقيقت جايگزين را باور خواهند کرد. در نتيجه بر خلاف داستان هانس کریستین آندرسون، امپراطور لباس خود را بر تن نگه خواهد داشت.



مخالفان دولت ایران اگر قصد دارند تا در برابر حقيقت جعل‌شده بايستند، ناچارند رسانه‌ای بوجود بياورند که مخاطبشان نه تنها مردم ساکن شهرهای بزرگ بلکه محافظه‌کاران و طبقات پايين ساکن در حاشیه‌شهرهای بزرگ، شهرستان‌ها و روستاها باشند. بسیاری از بسيجي‌ها و خانواده‌های آنان متعلق به این طبقات هستند. دولت از آن‌ها حمايت می کند، به آنها غذا و پوشاک می‌دهد و وسايل نقليه برای رفتن به تظاهرات حکومتی در اختيارشان برایشان فراهم می‌کند. روز چهارشنبه نهم دی‌ماه، دولت جمع کثيری را از نواحی اطراف توسط اتوبوس به خيابان‌های تهران کشانید، به آنها ساندويچ، کيک و سانديس داد تا آنها را در تظاهرات دولتی خوشحال نگه‌دارد. همچنين پاداش‌های مالی برای کسانی که در اين تظاهرات شرکت کرده بودند در نظر گرفته شده بود. بعضی از اين افراد کسانی هستند که حتی به نام خدا، مقام معظم رهبری و یا انقلاب اسلامی می‌توانند هموطنان خود را بکشند. با اين همه نبايد از ياد برد که افکار و احساسات اين گروه نه تنها امروز بلکه حتی برای دوران احتمالی پس از تغییر رژیم کنونی ایران مهم است تا از هرج و مرج‌های احتمالی آن دوران جلوگیری کند. تجربه‌های اخير در عراق، افغانستان و پاکستان نشان می‌دهد که هر تغيير و تحولی که در حکومت اتفاق بيافتد عطش گروه‌های تندرو بنیادگرا را برای گرفتن انتقام از هموطنان خود بیشتر می‌کند و حتی آنان را به سمت ترورهای کور سوق می‌دهد. اگر قرار است تغيير و تحولی در ايران صورت گيرد، باید اين طبقات عمومی يعنی فقرا، کم‌سوادها و اقشار فرودست مذهبی را متقاعد کرد تا از آن ناراضی نباشند.



گروهی از کارشناسان غربی اعتراضات پس از انتخابات ریاست جمهوری در ایران را "انقلاب توييتر" ناميدند. واقعیت این است که توييتر، فيس‌بوک و يوتوب تکنولوژيِ‌های فوق العاده‌ای برای دريافت خبرها در خارج از ایران هستند اما اين‌ها اصلا وسايل خوبی برای فرستادن اخبار و اطلاعات به داخل کشور نيستند. تنها راه شکست نظام انحصاری صدا و سيمای ايران،به‌وجود آوردن رسانه‌ای است که گروه بزرگی از ايراني‌ها قابلیت دسترسی به آن را داشته باشند. اگر حقيقت جايگزينی که حکومت از طریق آن نیروهای بسيج و طرفداران خود را تغذیه می‌کند بشکند، آن‌وقت اعتماد به‌ نفس دولت کم‌تر شده و به تبع آن از محبوبيت آنها نیز در بین این اقشار کاسته خواهد شد.



بنا بر آمارهای داخلی تنها ۱۰ درصد از ايراني‌ها از اينترنت استفاده می‌کنند. تخمین‌های خوش‌بینانه‌تر (مثلا توسط موسسه Open Net Initiative) حکایت از دسترسی ۳۵ درصد از جمعیت کشور به اينترنت دارد. اما شکی نیست که تنها دو درصد از مردم به اينترنت با سرعت بالا دسترسی دارند. بر اساس گزارش این موسسه حکومت ايران يکی از قويترين سيستم‌های سانسور اینترنت در دنيا را در اختیار دارد. اوضاع ماهواره هم چندان بهتر نیست. علی دارابی، قائم مقام سازمان صدا و سيما اخیرا گلایه کرده بود که آمار بینندگان شبکه‌های ماهواره‌ای افزایش یافته و به رقم۴۰ درصد از جمعیت ايران رسیده است. اين در حالی است که يحيی کمالی پور، استاد ارتباطات جمعی در دانشگاه پردو، اين رقم را بين ۲۰ تا ۳۰ درصد تخمين زده است. می‌توانيم به راحتی فرض کنيم که مردم شهرهای بزرگ به مراتب بيش از مناطق حاشیه‌ای صاحب گيرنده‌های ماهواره‌ای هستند.



چالش تماس با طرفداران حکومت با پیش‌زمینه تاريخی بهتر درک می‌شود. من با وجود آن که نوجوانی بیش نبودم اما در تظاهرات سال ۱۳۵۷ که به سقوط شاه منجر شد شرکت کردم. در آن زمان همه ما دور راديو جمع می‌شديم و به بی.بی.سی فارسی و گاهی هم رادیو مسکو گوش می‌کرديم، جریان پخش اخبار تنها از طريق صدا بود اما به راحتی می‌شد روی این شیوه حساب کرد. رادیو برای همه قابل دسترسی بود. مهم‌تر از آن، حتی روستایيان اطراف نيز می‌توانستند به خبرها گوش کنند و از پيام‌های آیت‌الله خمينی که در آن زمان در نوفل لوشاتوی فرانسه بود با خبر شوند. علاوه بر آن کاروانی از نوارهای صوتی از مقر آیت‌الله خمینی روانه ايران می‌شد و از آن طريق رهبر با مردم رابطه برقرار می‌کرد. رژيم شاه از متوقف کردن این سيستم که از تکنولوژی نازلی برخوردار بود اما به خوبی اخبار و اطلاعات را در اختيار مردم می‌گذاشت، کاملا ناتوان بود.



امروزه، سیستم پخش اخبار و اطلاعات پیشرفته‌تر شده و البته جلوه‌های تصويری پیدا کرده است. ولی همزمان این سیستم به سادگی می‌تواند از طرف دولت متوقف و يا قطع شود. ساواک به دشواری قادر به متوقف کردن جريان خبری می‌شد زيرا فن‌آوری نازل آن زمان امکان دسترسی عمومی به خبر را فراهم می‌کرد. امروز جمهوری اسلامی می ‌واند به راحتی جلوی شبکه‌های خبری خارجی را بگيرد و سايت‌های خبری نامناسب را مسدود کند. من در جريان اعتراضات خردادماه در تهران به‌سر می‌بردم. دوستان و اقوام در به در به دنبال آن بودند تا از ماهواره خبری بگیرند اما همه شبکه‌ها توسط مقامات مسدود شده بود.



فناوری اينترنتی امیدهای فراوانی را ایجاد کرده که می‌تواند به عنوان ابزاری موثر برای تغيير در ايران به کار آید. سنای آمريکا اعتباری ۵۰ ميليون دلاری برای کمک به ايرانيان در جهت مبارزه با سانسور اينترنت اختصاص داده است. هیلاری کلینتون وزیر امورخارجه آمریکا، در سخنرانی‌ روز پنجشنبه اول بهمن‌ماه، سازماندهی اینترنتی را به عنوان ابزارتعیین کننده پیشبرد دموکراسی در ایران خواند. اما امروز نياز به يک وسيله عمومی ارتباطات که از گزند سانسور دولتی مصون باشد اساسی است. گروه‌های مخالف دولت در ايران نياز دارند تا با کسانی که تحت تاثير تبليغات دولتی هستند ارتباط برقرار کنند. همانگونه که در دوران انتخابات هم شاهد آن بوديم، اگر حکومت بخواهد جلوی اينترنت، تلفن همراه، اس.ام.اس و ماهواره را بگيرد، تکنولوژی جديد ناموفق و ناکارآمد خواهد شد. ایران به رسانه‌ای احتياج دارد که همگان به آن دسترسی داشته باشند و پيامی بدون ابهام و فراسوی گفتمان دولتی را به اطلاع مردم برساند. بازگشت به همان تکنولوژی نازل می‌تواند يک راه حل باشد. راديوی موج کوتاه همچنان برای همه قابل دسترسی است و سانسور دولتی نيز نتوانسته جلوی آن را بگيرد. تجربه راديو آزاد اروپا در جدال با پرده آهنین کمونیستی در دهه ۸۰ میلادی و رويدادهای مشابه آن نشان می‌دهد که می‌شود از تجربيات گذشته به خوبی بهره برد.



---



بابک شهروندی نام مستعار یک نامزد دکترای علوم سیاسی مقیم سان‌فرانسیسکو است.
Frontline Updates
Support local journalists