افغانستان: نظام تحصیلی غور در چندقدمیِ سقوط

بسیاری از مکاتب مسدود اند، اما استادان هنوزهم معاش می‌گیرند.

افغانستان: نظام تحصیلی غور در چندقدمیِ سقوط

بسیاری از مکاتب مسدود اند، اما استادان هنوزهم معاش می‌گیرند.

Afghan students from the Chagcharan girls school. (Photo: Paula Bronstein/Getty Images)
Afghan students from the Chagcharan girls school. (Photo: Paula Bronstein/Getty Images)

محمد صنف هفت بود که مکتب شان"لیسه عالی عبدالحق شهید" بسته شد و از آن به بعد گوسفندان را نگهداری می‌کند.

محمد، خواندن و نوشتن را بلد نیست، اما می‌گوید که بیسوادی میان هم‌قطارانش یک امر عادی است.

او در ادامه گفت: «در اینجا شاگردانی که از مکتب فارغ می‌شوند کاملاً بی‌سواد می‌باشند. بسیاری از جوانان یا به پولیس و اردو می‌پیوندند ویا هم برای دریافت کار به ایران می‌روند.»

حتا ممکن است محمد شهادت‌نامه فراغت بگیرد، صرف نظر از این که دوباره به مکتب می‌رود یا نه.

مکتب آنان که از شهر فیروزکوه ۲۵ کیلومتر فاصله دارد هنوزهم دارای چهارصد دانش‌آموز، نه استاد و سه دستیاراستاد است.

او می‌گوید: «استادان بدون آمدن به مکتب و تدریس ،معاش شان را اخذ می‌کنند و شاگردان نیز بی آنکه به مکتب بروند و درس بخوانند کامیاب می‌شوند.»

یک پژوهش آی‌دبلیو‌پی‌آر نشان داده‌ که اکثریت مکاتب در ولایت مرکزی"غور"بسته است، اما ریاست معارف هنوزهم به کارمندان غایب شان معاش پرداخت می‌کنند. بسیاری از کودکان بدون این که به مکتب بروند یا امتحانی را سپری کنند از یک صنف به صنف دیگر ارتقاء می‌کنند. 

آی‌دبلیو‌پی‌آر قبلا این مشکل را زیر نام «مکاتب خیالی» در ولایتِ بی‌قانون افغانستان گزارش داده بود، اما برای رفع آن کار قابل ملاحظه‌ای صورت نگرفت.

در برخی از مکاتبی که تا کنون باز اند شاگردان می‌گویند که معیارها خیلی پایین است و آنان می‌توانند به راحتی در یک ماه با یک یا دوبار رفتن به مکتب ، فارغ شوند.

نصیب‌الله شانزده‌ساله متعلم صنف هشتم لیسه عالی قدس" در دوازده‌کیلومتری شمال فیروزکوه" ،ماهِ دوبار به مکتب می‌رود و خواندن و نوشتن را بلد نیست.

او با لبخند گفت: «بروید از استادان ما بپرسید که ماه چندبار به مکتب می‌آیند و چندنفر آنان مثل من نوشتن و خواندن بلد نیستند.»

پدرش محمدسرور که در ریاست صحت‌عامه کار می‌کند می‌گوید که از رفتن به مکتبی که در آن هیچ چیز را یاد نمی گیرد بهتر است نصیب الله در خانه بماند ووی در کارها کمک کند.

«وقتی استاد بی سواد است و مسوولین آنان را کنترل نمی کنند، وقتی استاد در یک سال فقط یک ماه به مکتب می رود، وقتی نه کتاب است نه نظم و نه اداره، پسرم را کجا و برای چه بفرستم؟ به جای فرستادن او به مکتب، او را برای کار به مزرعه می فرستم.»

این در میان والدینِ که در غور زنده گی می کنند یک امر عادی است. گل محمد عثمانی، رییس ریاست کار، امور اجتماعی، شهدا و معلولین ولایت غور،فیصدی کودکان این ولایت که به جای رفتن به مکتب کار می کنند را 60 درصد تخمین می کند.

او می گوید: «من مشکلِ محرومیت کودکان از آموزش و پرورش را با ریاست معارف غور در میان گذاشته ام، اما تا حال اقدامی صورت نگرفته است.»

محمد هاشم فیضی، عضو شورای ولایتی غور می گوید که وضعیت تعلیمی در این ولایت شدیداَ نگران کننده است.

او می گوید: «مکاتب غور برای برخی ها منبع خوب درآمد است، بخاطریکه در ولسوالی ها مدیران و استادان ماه ها به مکتب نمی روند اما معاش می گیرند.» او می افزاید که خطر اصلی این است که «نسل آینده ما بی سواد بار می آیند.»

فیضی در ادامه گفت: «شصت درصد مکاتب در این ولایت به ویژه در دوسال اخیر مسدود شده اند، اما دانش آموزان بدون اینکه به مکتب بروند از یک صنف به صنف دیگر ارتقاء می کنند.»

اما دیگران این رقم را بالاتر می گویند.

خدایار واقف، رییس نهادهای جامعه مدنی در غور، می گوید: «هفتاد درصد از کودکان ولایت غور از شانس رفتن به مکتب محروم اند. هفتاد درصد مکاتب به ویژه در دوسال اخیر فقط به نام باز بوده اند.»

وی در ادامه گفت: «شاگردان و استادان به مکتب نمی روند و نتایج شان هرسال اشتباه گزارش می شود. به دلیل ناامنی و نبودِ کارکنان به آموزش و پرورش توجهی صورت نمی گیرد. تمام مکاتب در ولسوالی های چهارصده، پسابند، دولینه و شهرک مسدود اند و همین گونه در ولسوالی های تایوارها، ساغر و دولت یارنیز مسدود می باشد .

فیضی می گوید که برخی از مکاتب کلاَ افتتاح نشده اند.

او می افزاید: «از لیسه عالی خواجه اعلی که دوسال پیش در دوطبقه اعمار شد حتا یک شاگرد هم استفاده نکرده.»

مکاتب دیگر به نیروهای امنیتی کشور اختصاص داده شده است. یک مکتب دخترانه در مرکز ولسوالی پسابند برای چندین سال بسته بود و اکنون به عنوان پایگاه اردوی ملی افغانستان استفاده می شود. برخی از مکاتب  در مناطق دوردست توسط طالبان غصب شده و به حیث اردوگاه جنگجویان شان استفاده می شود.

عبدالمجید که در قریه خفک ولسوالی چهارصده زنده گی می کند، می گوید که  طالبان در دوسال اخیر مکتب آنها را اردوگاه ساخته بودند و او مثل دیگر دانش آموزان محل به جای رفتن به مکتب کار می کند.

مقامات محلی تایید می کنند که استادان بدون این که به مکتب بروند معاش می گیرند.

امیرجان ناصری، رییس امنیت ملی غور می گوید که دفتر آنان لست 182 باب مکتب را به دفتر والی این ولایت فرستاده و از آنان خواسته در باره آنها تحقیق کنند و معاش استادان را توقف دهند.»

او می گوید: «ما برای بازکردن مکاتب بسته با ادارات محلی نیز کار خواهیم کرد.»

جمعه خان همدرد، معاون امنیت ولایت غور می افزاید که: «یک ماه پیش در ولسوالی پسابند بودم و در آنجا برایم گفتند که در دوسال گذشته 44 باب مکتب مسدود شده است. شاگردان به مکتب نمی روند. معاش استادان درخواست می گردد اما توسط مقامات ریاست معارف غور، استادان و افراد مختلف دیگر حیف و میل می شود.

محمد صادق در ولایت غور زنده گی می کند و در مکتب متوسطه بادقل در ولسوالی چهارصده استاد است. او می گوید که باوجود اینکه چندسال است مکتب نرفته، اما معاش ماهانه اش را اخذ می کند.

او می گوید: «تمام آموزگارانِ این ولسوالی یک رقم اند، معاش می گیرند اما به مکتب نمی روند. وقتی دیدم که همه ای استادان این گونه است، من نیز از آنان پیروی کردم.»

استاد دیگر که نخواست نامش فاش شود، می گوید که وی بایددر مکتبی در ولسوالی دولت یار تدریس کند، اما باوجود اینکه هیچ گاه به مکتب نمی رود حاضر محسوب می شود.

او می گوید: «برخی از استادان در ایران استند و بعضی های شان حتا در ولایات دیگر درس می دهند اما تا هنوز از غور معاش می گیرند.»

آی دبلیو پی آر به شواهد موثقی  دست یافته که نشان می دهد یک تعداد آموزگاران در مکاتب بسته استخدام شده و معاش اخذ می کنند.

در یک مکتوب ریاست نظارت ولایت غور به تاریخ 13 جولای 2016، آمده است: «برخی از مکاتب در مرکز و نقاط دوردست ولایت غور که تحت تسلط طالبان اند در سال گذشته هجری شمسی (1394) توسط تیم نظارت ریاست این ولایت ارزیابی نشده اند. این مکاتب صنف های درسی نداشته و هیچ خدماتی را ارایه نمی کنند، اما ماهانه به استادان معاش پرداخت می شود.»

در گزارش آمده که «کارمندان ریاست معارف غور معاشات استادان را اختلاس می کردند و عینِ روند امسال (1395) نیز جریان دارد.»

آموزش و پرورش به عقب می رود

برای زنان و دختران شرایط بدتر است.

شورشیان بارها و بارها آموزگاران زن را در این ولایت اختطاف کرده اند. با آنکه بسیاری از دختران در بخش آموزش و پرورش به ثبت رسیده اند، اما حقیقت کاملا متفاوت است.

معصومه انوری، رییس امور زنان غور می گوید: «هشتاد درصد از مکاتب غور حتا یک آموزگار زن ندارند، اما چهل درصد از دانش آموزانِ ثبت شده در ریاست معارف این ولایت زنان اند.»

همین مسله باعث می شود که وقتی دختران بزرگ  می شوند خانواده های شان بی میل تر می شوند تا آنان را به مکاتبی بفرستند که آموزگاران آن مرد اند.

در ولسوالی های هفت گانه غور حتا یک دانش آموز زن هم امتحان ورودی دانشگاه را سپری نکرده که این خود شدت این مشکل را نشان می دهد.

صبغت الله اکبری، رییس معارف غور این موضوع را تایید می کند.

او می افزاید: «به جز از ولسوالی های لعل، سرجنگل، فیروزکوه و برخی از نقاط دیگر، دختران اجازه ندارند از صنف ششم به بعد مکتب بروند."او گفت:" ما پس از سقوط رژیم طالبان در پانزده سال گذشته در تمام ولسوالی پسابند فقط دو مکتب دخترانه را توانستیم باز کنیم.»

عبدالحمید ناطقی، عضو دیگر شورای ولایتی غور می گوید که مردم نیز بخاطر بی تفاوتی در برابر شرایط تحصیلی دختران شان یک مقدار مسوول اند.

«برخی ها دختران شان را به خاطر بعضی از سنت های ناپسند نمی گذارند به مکتب بروند، به ویژه پس از صنف ششم. نود درصد دختران در ولسوالی های پسابند، چهارصده، دولینا و شهرک و اکثر دختران در فیروزکوه و نصفی از آنها در تیواره و تو لک به مکتب نمی روند و مکاتب شان بسته است، اما معاش استادان به مقامات، زورمندان و حتا طالبان داده می شود.»

عبدالحی خطیبی، سخنگوی والی غور می گوید که اکثر دخترانی که در محلات زنده گی می کنند از دسترسی به تعلیم و تربیه محروم اند.

او می افزاید که امسال 58 باب مکتب مسدود شده اما معاش استادان و مدیران آنها هنوز هم پرداخت می شود.

او می گوید: « دلیل محرومیت کودکان از رفتن به مکتب، نبود امنیت، نبود علاقه مندی و حمایت از آموزش و پرورش و نیز نبودِ تعمیر برای شاگردان و نبود آموزگار و کتاب می باشد.»

اکبری تایید می کند که وضعیت بد امنیتی و همچنان نبودِ امکانات دانش آموزان را از تعلیم و تربیه باز می دارد. او می افزاید که در سه سال گذشته به تعداد 10000 دانش آموز از مکتب بازمانده اند.

«از مجموع مکاتب، 636 باب آن تعمیر و حتا سقف و فرش مناسب برای نشستن ندارند و پانزده باب مکتب کاملاَ مسدود شده است. برای دانش آموزان صنف هفت الی دوازده کتب درسی وجود ندارد. این ولایت به 2500 آموزگار اضافی نیاز دارد.ولی وقتی سرپناه مناسب، امنیت، کتاب، معلم و حتا آب آشامیدنی کافی وجود نداشته باشد دانش آموزان از شانس رفتن به مکتب محروم می مانند.»

وقتی از اکبری در باره این که چرا استادانِ استخدام شده در مکاتب بسته به مکاتب دیگر فرستاده نمی شوند، پرسیده شد، پاسخ داد که فرستادنِ آموزگاران از یک ولسوالی به ولسوالی دیگر در نبود یک سیستم حمل و نقل اطمینانی و پرخطربودن راه، مشکل است. او می گوید که به گزارش های که به کابل فرستاده توجهی صورت نگرفته است.

«ما در باره مشکلات موجود در سیستم آموزش و پرورش غور اسناد زیادی به وزارت معارف ارایه کردیم، اما وزارت برای حل این مشکلات هیچ کاری انجام نداده است.»

آی دبلیو پی آر مکتوبی را که ریاست معارف ولایت غور در 5 سپتمبر 2016 به وزارت معارف فرستاده و آنان را از مشکلات موجود در سیستم آموزش و پرورش این ولایت باخبر ساخته مشاهده کرده است.

اما مقامات در کابل می گویند که آنان از وضعیت وخیم غور اطلاعی ندارند.

مجیب مهرداد، سخنگوی وزارت معارف، به آی دبلیو پی آر گفت: «این نخستین بار است که می شنوم هفتاد درصد از کودکان در ولایت غور از آموزش و پرورش محروم اند.»

او توضیح داد که در مناطق ناامنی که مکاتب آن مسدود شده آموزگاران می توانند شش ماه معاش اخذ کنند، اما در مناطق کاملاَ امن پرداخت معاش به استادانی که به کار نمی روند جرم است.

مهرداد افزود که وزارت معارف برای مجازاتِ متخلفین هیتی را به غور اعزام می کند.  

Frontline Updates
Support local journalists